بایگانی دسته: مطالب اموزشی

نکات مسیحیت 15

ای فرزندان خداوند و ای برادران عیسی مسیح که روح القدس را در خود جسته اید و یافته اید در دعا باشید با شکر گزاری و سرود خوان و شاد.
ای نجات یافتگان با صدای بلند و رسا اما با احترام دعا کنید.
با دیگر برادرانتان یکدل و یک رنگ به دعا بپردازی

مقدّس بودن یعنی چه؟
در کتاب‌ مقدس، خداوند بارها دستور فرموده که: “مقدّس باشید، زیرا من قدّوسم” (اول پطرس ۱:‏ ۱۶).
اما مقدس بودن به چه معنا است؟
طبق کتاب‌ مقدس، برای ما ايماندارانِ به مسيح ، مقدس بودن یعنی “جدا شدن برای خدا و اختصاص يافتن به او”.
در عهد عتيق، افراد یا اشیایی و یا مکانی را برای مصارف خاصی “جدا” می‌ساختند.

ما مسیحیان فراخوانده شده‌ایم تا به خدا اختصاص بيابيم و از گناهان و شیوۀ گناه‌آلود زندگی در این دنیای پر از گناه دوری نماييم.
طرز فکر و اراده ی ما باید برای خداوند و در اراده ی او باشد.
پس بیایید امروز از خود بپرسيم:
آیا من “مقدس و جدا شده” هستم؟

 “دستِ نیرومندِ خدا!”

پطرس رسول می‌فرماید: “خویشتن را زیرِ دستِ نیرومند خدا فروتن سازید تا در زمان مناسب سرافرازتان سازد.” (رسالۀ اول پطرس ۵: ۶).

در مشقات، رنجها، آزارها به‌خاطر ایمان، نیازهای مالی و چالشهای دیگر زندگی، رفتار و واکنش ما چگونه است؟
به عنوان ايماندارانِ به مسيح و فرزندان خدا، خوب است به‌ جای شکوه و شکایت کردن، “زیرِ دستِ نیرومندِ خدا”، پدر آسمانیمان، فروتن شویم، زیرا او در وقت مناسب، ما را سرافراز خواهد کرد.

 پس از اعلامیه ۹۵ ماده ای، زمانی که مارتین لوتر در دادگاه در برابر ادعاهای پوشالی نمایندگان پاپ و کلیسای کاتولیک وقت قرار گرفت در پاسخی درباب اقتدار پاپ لوتر از اقتدار کتاب مقدس شجاعانه دفاع کرد که در نهایت به محکومیت وی منجر شد.
موضوع قابل تامل اینجاست که مارتین لوتر در برابر بدعت خوانده شدن پاسخی بسیار زیبا و کوبنده ای می دهد.
حال پرسشی که هر کدام از ما باید در خلوت خود به آن پاسخ بدهیم این است: من به عنوان یک ایماندار حاضر هستم تا کجا و چه اندازه برای اقتدار کلام خداوند ایستادگی کنم؟!

یهوه نام خدا

ما در کتاب خروج در عهد قدیم کتاب مقدس در مورد موسی می خوانیم که خداوند در بوته شعله ورى خود را بر موسی آشکار می سازد و در این ملاقات موسی به رهبری قوم خود برگزیده میشود.

برای موسی پذیرش رهبری قوم بنی اسرائیل کار ساده ای نبود اما خدا به او فرمود: ” من در همه جا و در همه حال با تو هستم” و فرمود: “من هستم آنكه هستم” كه همان يهوه به زبان عبرى است.
یهودیان این کلمه را بر زبان نمی آورند و جداگانه آن را مى نويسند.
“ی”,”ه” “و” ,”ه” .

آنها کلمات الوهيم در عبادت و “ابدی” ویا “سرور” را بر زبان می آورند مسیحیان در کتاب مقدس به صورت مکرر نام خدا را با عنوان”پادشاه” و “سرور” و پدر آسمانى صدا میکنند.
نام خداوند در کتاب مقدس ، آشکارکننده ماهیت وجودی خداوند است.
در واقع اسامی و صفات خدا در کناراعمال او ، اشکار
کننده وی هستند :

الوهیم: به معنی خدای قادر و امین

یهوه ، اهيه :به معنی خدای قائم به ذات

ادونای: به معنی خدای ، خداوند ، آقا

الشدای : خدای قادر مطلق

یهوه شالوم : خدای صلح و سلامتی

یهوه صبایوت : خدای لشگرها

یهوه شمه : خدای حاضر

یهوه صدقینو: خدای عدالت

یهوه نسی : خداوند پرچم و نشان من است .
یهوه روئی : خداوند شبان من است .

یهوه یری : خداوند مهیاکننده است .

اسامی و صفات بالا که آشکار کننده خداوند بوده اند در عهد عتیق استفاده شده و می شود و در عهد جدید از وجود قدوس خداوند با اسامی پدر ، شبان عظم ، عمانوئیل ( خدا با ما ) و سرور صلح و سلامتی یاد میشود .
و خداوند نام ديگرى ندارد نام او يهوه است و تغيير ناپذير و ابدى.

توجه داشته باشيد كه خداوند هزاران اسم ندارد.

تولدتازه

نوزآیی (تولد تازه) عملی الهی است که در ما به وقوع می پیوندد؛ عادل گشتن، داوری الهی و اعلانی از طرف خداست، که در خصوص ما صادر می شود.

تفاوت این دو مانند تفاوت بین جراح و یک قاضی است. جراح، سرطان داخل بدن را بر می دارد، و کاری را در درون ما انجام می دهد و این کار با عملکرد یک داور یا یک قاضی متفاوت است. قاضی، حکم خودش را از لحاظ قانونی صادر می کند؛ اگر ما بی گناه هستیم، اعلان او هم در همین راستا خواهد بود.

بی آلایش بودن و ناب بودن انجیل بسته به این تمایزی است که باید بین این دو قائل گشت؛ اگر عادل گشتن، عادل محسوب شدن، با تولد تازه و تقدیس، یکی فرض شود، آن وقت درهای آلودگی را برای ملوث کردن هستۀ انجیل باز کرده ایم.

عادل شمرده شدن، هنوز هم، آموزه ای است که کلیسا با باور و یا رد آن، یا برقرار خواهد ماند و یا سقوط خواهد نمود.»

– جان موری، الاهیات دان قرن بیستم
از کتاب «به کمال رسیدن فدیه و اعمال آن»

ارامش با مسیح

یوحنا 14: 27 تا 31
برای شما آرامش به‌جا می‌گذارم؛ آرامش خود را به شما می‌دهم. آنچه من به شما می‌دهم، نه چنان است که جهان به شما می‌دهد. دل شما مضطرب و هراسان نباشد. شنیدید که به شما گفتم،”من می‌روم، امّا باز نزد شما می‌آیم.“اگر مرا دوست می‌داشتید، شادمان می‌شدید که نزد پدر می‌روم، زیرا پدر از من بزرگتر است. اکنون این را پیش از وقوع به شما گفتم، تا چون واقع شود ایمان آورید. فرصت چندانی باقی نمانده که با شما سخن بگویم، زیرا رئیس این جهان می‌آید. او هیچ قدرتی بر من ندارد؛ امّا من کاری را می‌کنم که پدر به من فرمان داده است، تا جهان بداند که پدر را دوست می‌دارم. برخیزید، برویم.

در نتیجه آرامش عیسی مسیح بوسیلۀ روح القدس بر ما برقرار خواهد ماند.
در رسالۀ غلاطیان فصل 5 آیات 22 و 23، آمده است که سلامتی (آرامش) ثمرۀ روح القدس می باشد که هیچ قانونی بر ضد آن وجود ندارد.

– او با قلبی همچون یک شبان (شفقت) به شاگردانش (ما) می گوید که مضطرب نباشید. این مزیت شیوۀ زندگی در ملکوت مسیح می باشد.

فیلیپیان 4: 6 و 7؛ برای هیچ چیز نگران نباشید، بلکه در هر چیز با دعا و استغاثه، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید. بدین‌گونه، آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهایتان را در مسیحْ عیسی محفوظ نگاه خواهد داشت.

– عیسی از شاگردان انتظار دارد که آنها از قربانی شدن او برای گناهانشان (بشر) و رفتن او نزد پدر شادمان باشند، اینها همه حیاتی و برای خیرت همه می بود. عیسی می دانست که اطاعت از پدر آسمانی، باعث جلال او خواهد شد، او اطمینان داشت که از میان مردگان خواهد قیام کرد، چون او خدای زنده است و به ملکوت باز خواهد گشت.

– کلام خدا در رسالۀ فیلیپیان 2: 5 الی 8، به ما توضیح می دهد که وقتی عیسی در میان ما جسم پوشید، برای مدتی قسمتی از جلال خود را ترک کرد و مرگ بر روی صلیب را برای نجات ما پذیرفت. او شاگردان خود را پیش از وقوع تمام این وقایع مطلع می سازد، ایمان آنها بعنوان مبشران و معلمان آیندۀ انجیل می بایستی بر این مکاشفات استوار می شد.

– عیسی در روح خود می دانست که لحظات سختی که برای آن متولد شده بود بسیار نزدیک شده است. اگر چه رئیس این جهان یعنی شیطان، از انسانهای گناهکار که دل خود را برای حاکمیت وی باز کرده بودند می آمد تا عیسی را بوسیلۀ آنها بکشد، اما در عیسی که کاملاً بیگناه بود جایی و بر او قدرتی نداشت. در واقع عیسی داشت بجای ما انسانها قربانی می شد. او با اینکار شیطان را شکست داد.

دعا،
ای خداوند، متشکرم برای آرامش تو که فوق از عقل است، که بر همه چیز و در هر شرایطی باعث تسلی و بنای من می شود. که برتر از هر چیزی و هر امنیتی است که دنیا به من پیشنهاد می کند، من آرامش تو را با ایمان دریافت می کنم. شکر برای محبت بیکران تو که برتر از هر ترس و اضطرابی است. تو را دوست دارم، شادمانم که بزودی بازمی گردی. من به مرگ و قیام تو از مردگان، به صعود و بازگشت ثانوی برای کلیسایت ایمان دارم. شکر که با اطاعت از پدر، بر شیطان و تمام نقشه های پلید او پیروز شدی.

ای خداوند دعا می کنم تا در شرایط مختلف زندگی، وقتی که حتی خیلی چیزها بر طبق میل من نیست، آرامش خود را به من عطا کنی. باشد که همچون تو بر شرایط مسلط باشم و نه شرایط بر من. چنان مرا از محبت خود پر ساز که ترس و اضرابهای این دنیا در من جائی نداشته باشند.ای خداوند محبت من را نسبت به خود افزون کن، قوت میل به اطاعت تحت هر شرایطی به من عطا کن. تو را دوست دارم.

در نام مسیح آمین

دیدار با مسیح

شناخت خداوند مهمترین کاری است که در زندگی خود در این دنیا و دنیای باقی می توانید انجام دهید.

۱– هدف خدا – آرامش و حیات
خدا شما را دوست دارد و از شما می خواهد که او را بشناسید. به همین خاطر او به شما آرامش و زندگی حقیقی می دهد.حیاتی ابدی.
کتاب مقدس می فرماید:
بخاطر خداوندمان عیسی مسیح ما در آرامش با خدا زندگی می کنیم. (رومیان 1:5)
خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد ، بلکه حیات جاودان یابد.( یوحنا 16:3)
عیسی مسیح گفت:
من آمده ام تا ایشان حیات داشته باشند و از آن به فراوانی بهره مند شوند. (یوحنا10:10)
با توجه به اینکه خدا ، آرامش و زندگی حقیقی را برای ما در نظر دارد ، پس چرا اکنون بسیاری از مردم از درون ناراحت و آسیب دیده اند؟
۲– مشكل ما جدایی از خدا
خداوند ما را به شباهت خود آفریده ، پس ما می توانیم شخصن او را بشناسیم و یک زندگی پر از شادی داشته باشیم. او ما را مثل روبات نیافریده تا به صورت اتوماتیک او را محبت و پیروی کنیم. بلکه به ما اراده و آزادی انتخاب داد.
از همان آغاز زمان ما سرپیچی از خدا را انتخاب کردیم و خواستیم خودسرانه به مسیر خود برویم. ما امروز هم همین تصمیم را می گیریم. نتیجه این تصمیم جدایی از خداست و به بدبختی ختم می شود.
کتاب مقدس می گوید:
زیرا همه گناه کرده اند و از جلال خدا کوتاه می آیند. (رومیان 23:3)
زیرا مزد گناه مرگ است ، اما عطای خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی است. (رومیان 23:6)
کلام مقدس می گوید که نا فرمانی از خدا به «جدایی» از او منجر می شود.
تلاش های خود ما هیچ گاه نمی توانند ما را با خدا متحد کنند. مردم در طول تاریخ روش های زیادی را برای پر کردن این خلاء و رسیدن به خدا امتحان کرده اند که هیچ یک هم موفق نبوده اند.
در کلام خدا می خوانیم:
پس همانگونه که گناه به واسطه یک انسان وارد جهان شد و به واسطه گناه ، مرگ آمد و بدین سان مرگ دامنگیر همه آدمیان گردید. (رومیان 12:5)
پیش روی انسان راهی است که به نظرش راست می آید ، اما به مرگ می انجامد. (امثال 12:14)
۳- عـــلاج خدا – صلیب
عیسی مسیح تنها پاسخ به این مشکل است. او تنها کسی است که می تواند ما را نزد خدا برگرداند. اوبر روی صلیب جان داد و از قبر قیام کرد تا جریمه گناهان ما را بدهد و خلاء بین خدا و انسان را پر کند.
در کلام خدا می خوانیم:
زیرا تنها یک خدا هست و بین خدا و آدمیان نیز یک واسطه وجود دارد ، یعنی آن انسان که مسیح عیسی است. (اول تیموتائوس 5:2)
زیرا مسیح نیز یک بار برای گناهان رنج کشید ، پارسایی برای بدکاران ، تا شما را نزد خدا بیاورد. او در عرصه جسم کشته شد ، اما در عرصه روح زنده گشت. (اول پطرس 18:3)
اما خدا محبت خود را به ما اینگونه ثابت کرد که وقتی ما هنوز گناهکار بودیم ، مسیح در راه ما مرد.(رومیان 18:5)
خدا ، تنها راه را مهیا ساخته ، تصمیم با شمااست.
۴ – پاسخ ما – سپردن خود به مسیح
ما باید به مسیح اطمینان کنیم تا گناهانمان را بیامرزد و تصمیم بگیریم که بقیه عمرمان را از او پیروی کنیم. اینگونه است که می توانیم خدا را بشناسیم و آرامش را دوباره کسب کنیم.
کتاب مقدس به ما می گوید:
که اگر به زبان خود اعتراف کنی «عیسی خداوند است» و در دل خود ایمان داشته باشی که خدا او را از مردگان برخیزانید ، «نجات» خواهی یافت. زیرا در دل است که شخص ایمان می آورد و پارسا شمرده می شود ، و با زبان است که اعتراف می کند و نجات می یابد. ( رومیان 9:10-10)
آیا بهانه ای هست که شما نتوانید خود را هم اکنون تسلیم عیسی مسیح کنید؟
چگونه زندگی تان را به مسیح بسپارید:
۱- قبول کنید که گناهکارید و نیاز به آمرزش دارید.
۲- ایمان بیاورید که عیسی مسیح روی صلیب برای شما مرد و از قبر قیام فرمود.
۳- در دعا اعتراف کنید که عیسی مسیح تنها راه به خداست و عهد کنید که بقیه عمر خود را برای او زندگی کنید.

پس از ۴ روز زنده شد!

مردی بنام ایلعازَر بیمار بود. او اهل بِیت‌عَنْیا، دهکدۀ مریم و خواهرش مارتا بود.
عیسی چون این خبر را شنید، گفت: «این بیماری به مرگ ختم نمی‌شود، بلکه برای تجلیل خداست، تا پسر خدا به واسطۀ آن جلال یابد.» پس چون شنید که ایلعازَر بیمار است، دو روز دیگر در جایی که بود، ماند.
پس از این سخنان به آنها گفت: «دوست ما ایلعازَر خفته است، امّا می‌روم تا بیدارش کنم.» پس شاگردان به او گفتند: «سرور ما، اگر خفته است، بهبود خواهد یافت.»
امّا عیسی از مرگ او سخن می‌گفت، حال آنکه شاگردان گمان می‌کردند به خواب او اشاره می‌کند. آنگاه عیسی آشکارا به آنان گفت: «ایلعازَر مرده است. و به‌خاطر شما شادمانم که آنجا نبودم، تا ایمان آورید. امّا اکنون نزد او برویم.»
پس توما، که به دوقلو ملقّب بود، به شاگردان دیگر گفت: «بیایید ما نیز برویم تا با او بمیریم.» چون عیسی بدان‌جا رسید، دریافت چهار روز است که ایلعازَر را در قبر نهاده‌اند.
مارتا به عیسی گفت: «سرورم، اگر اینجا بودی برادرم نمی‌مرد. امّا می‌دانم که هم‌اکنون نیز هر چه از خدا بخواهی، به تو خواهد داد.»
عیسی به او گفت: «برادرت بر خواهد خاست.» مارتا به او گفت: «می‌دانم که در روز قیامت بر خواهد خاست.»
عیسی گفت: «قیامت و حیات مَنَم. آن که به من ایمان آوَرَد، حتی اگر بمیرد، زنده خواهد شد. و هر که زنده است و به من ایمان دارد، به‌یقین تا به ابد نخواهد مرد؛ آیا این را باور می‌کنی؟»
مارتا گفت: «آری، سرورم، من ایمان آورده‌ام که تویی مسیح، پسر خدا، همان که باید به جهان می‌آمد.» مریم چون این را شنید، بی‌درنگ برخاست و نزد او شتافت. چون مریم به آنجا که عیسی بود رسید و او را دید، به پاهای او افتاد و گفت:
«سرورم، اگر اینجا بودی برادرم نمی‌مرد.» اشک از چشمان عیسی سرازیر شد. پس یهودیان گفتند: «بنگرید چقدر او را دوست می‌داشت!» سپس عیسی، باز در حالی که برآشفته بود، بر سر قبر آمد. قبر، غاری بود که بر دهانه‌اش سنگی نهاده بودند. فرمود: «سنگ را بردارید.»
مارتا که خواهرِ ایلعازر بود، گفت: «سرورم، اکنون دیگر بوی ناخوش می‌دهد، زیرا چهار روز گذشته است.»
عیسی به او گفت: «مگر تو را نگفتم که اگر ایمان آوری، جلال خدا را خواهی دید؟» پس سنگ را برداشتند. آنگاه عیسی به بالا نگریست و گفت: «پدر، تو را شکر می‌گویم که مرا شنیدی. این را گفت و سپس به بانگ بلند ندا در‌ داد: «ایلعازَر، بیرون بیا!» پس آن مرده، دست و پا در کفن بسته و دستمالی گِرد صورت پیچیده، بیرون آمد. عیسی به ایشان گفت: «او را باز کنید و بگذارید برود.»

گناه

گناه فقط انجام كارهاى نادرست نیست! گناه اصولاً جدایى و دورى از خدا می‏ باشد.گناه اصولا جدایى و دورى از خدا و شامل تمام چیزهایى است كه بر خلاف اراده مقدس خدا باشد . گناه فقط شامل كارهای شریرانه نیست بلكه غرور، حسادت، نفرت و افكار شهوانى نیز گناه محسوب می‏ شوند! عیسى مسیح فرمود كه دو حكم اعظم خدا این است كه خداى خود را با تمامى قلب خود محبت نماییم و همسایه خود را چون خویشتن محبت كنیم (مرقس۱۲:‏۲۹‏-۳۳).
این دو حكم احكام اصلى خدا می باشند و به همین دلیل قصور در محبت كامل خدا از طرف ما و همچنین قصور در محبت كامل نسبت به دیگران بزرگترین گناه بشمار می‏ رود. آیا كسى یافت می شود كه این احكام را بطور كامل اجرا كرده باشد؟ خیر، تمام مردم این احكام را شكسته‏ اند غیر از عیسى مسیح كه كاملا بیگناه بود. او زندگی كاملى داشت. این همان زندگى كاملى است كه خدا انتظار دارد ما هم داشته باشیم. دستور او این است: ” پس شما كامل باشید چنانكه پدر شما كه در آسمان است كامل است “شخصى كه گرفتار مرض گناه است احتیاجش با شریعت و قوانین و دستورات نیكوى اخلاقى و امر و نهى براورده نمی شود.
ولى ما انسانهاى گناهكار كه قلبهاى ما پر از شرارت است چگونه می توانیم آنطور كه خدا دستور داده است خوب و بیگناه باشیم؟ شخصى كه سرطان داشته باشد احتیاجى به شنیدن نصیحت در مورد قوانین بهداشتى ندارد. آنچه احتیاج دارد عبارت است از دكتر ماهر و حاذقى كه قادر باشد او را درمان کند.همچنین شخصى كه گرفتار مرض گناه است احتیاجش با شریعت و قوانین و دستورات نیكوى اخلاقى و امر و نهى براورده نمی شود بلكه به یك پزشك روحانى احتیاج دارد كه قادر باشد او را دگرگون ساخته و در او فكر و قلب و اراده جدیدى بیافریند و نیرویى به او ببخشد كه بتواند آنچه را خدا از او می خواهد انجام دهد، و در نتیجه شفا یابد.بدیهی است كه انسانیت نیاز به شفیع، ناجی و خدای زنده و حقیقی دارد. و آن عیسی مسیح پسر خدا است که برای نجات و شفای ما فدیه گشت.

کوروش درکتاب مقدس

1. تواریخ فصل سی و شش آیه بیست و دو

و در سال اولِ کورش، پادشاه فارس، تا کلام خداوند به زبان ارمیا کامل شود، خداوند روح کورش، پادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی نافذ کرد و آن را نیز مرقوم داشت‌.

2. تواریخ فصل سی و شش آیه بیست و سه

کورش، پادشاه فارس چنین می‌فرماید: یهوه خدای آسمان‍ها، تمامی ممالک زمین را به من داده است و او مرا امر فرمود که خانه‌ای برای وی در اورشلیم که در یهودا است، بنا نمایم‌. پس کیست از شما از تمامی قوم او؟ یهوه خدایش همراهش باشد و برود.

3. عزرا فصل یک آیه یک

و در سال اوّل کورش، پادشاه فارس تا کلام خداوند به زبان ارمیا کامل شود، خداوند روح کورش پادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی نافذ کرد و آن را نیز مرقوم داشت و گفت‌.

4. عزرا فصل یک آیه دو

کورش پادشاه فارس چنین می‌فرماید: یهوه خدای آسمانها جمیع ممالک زمین را به من داده و مرا امر فرموده است که خانه‌ای برای وی در اورشلیم که در یهودا است، بنا نمایم‌.

5. عزرا فصل یک آیه هفت

و کورش پادشاه ظروف خانه خداوند را که نبوکدنصر (بخت النصر) آن‍ها را از اورشلیم آورده و در خانه خدایان خود گذاشته بود، بیرون آورد.

6. عزرا فصل یک آیه هشت

و کورش پادشاه فارس، آن‍ها را از دست مِتْرَدات، خزانه‌دار خود بیرون آورده، به شیشَبصَّر رئیس یهودیان شمرد.

7. عزرا فصل سه آیه هفت

و به حَجّاران و نجّاران نقره دادند و به اهل صیدون و صور مأکولات و مشروبات و روغن (دادند) تا چوب سرو آزاد از لُبْنان از دریا به یافا، برحسب امری که کورش پادشاه فارس، به ایشان داده بود بیاورند.

8. عزرا فصل چهار آیه سه

اما زربّابل و یشوع و سایر رؤسای آبای اسرائیل به ایشان گفتند: (شما را با ما در بنا كردن خانه خدای ما كاری نیست، بلكه ما تنها آن را برای یهوه، خدای اسرائیل چنانکه کورش پادشاه، سلطان فارس به ما امر فرموده است، آن را بنا خواهیم نمود)

9. عزرا فصل چهار آیه پنج

و به ضدّ ایشان مدبّران اجیر ساختند که در تمام ایام کورش پادشاه فارس، تا سلطنت داریوش، پادشاه فارس قصد ایشان را باطل ساختند.

10. عزرا فصل پنج آیه سیزده

اما در سال اوّل کورش پادشاه بابل، همین کورش پادشاه امر فرمود که این خانه خدا را بنا نمایند.

11. عزرا فصل پنج آیه چهارده

و نیز ظروف طلا و نقره خانه خدا که نبوکدنصّر آن‍ها را از هیکل اورشلیم گرفته وبه هیکل بابل آورده بود، کورش پادشاه آن‍ها را از هیکل بابل بیرون آورد و به شیشبصّر نامی که او را والی ساخته بود، تسلیم نمود.

12. عزرا فصل پنج آیه هفده

پس الا´ن اگر پادشاه مصلحت داند، در خزانه پادشاه که در بابل است تفحّص کنند که آیا چنین است یا نه که فرمانی از کورش پادشاه صادر شده بود که این خانه خدا در اورشلیم بنا شود و پادشاه مَرضی خود را در این امر نزد ما بفرستد.

13. عزرا فصل شش آیه سه

در سال اوّل کورش پادشاه، همین کورش پادشاه درباره خانه خدا در اورشلیم فرمان داد که آن خانه‌ای که قربانی‌ها در آن می‌گذرانیدند، بنا شود و بنیادش تعمیر گردد و بلندی‌اش شصت ذراع و عرضش شصت ذراع باشد.

14. عزرا فصل شش آیه چهارده

و مشایخ یهود به بنا نمودن مشغول شدند و برحسب نبوّت حجّی نبی و زکریا ابن عدّو کار را پیش بردند و برحسب حکم خدای اسرائیل و فرمان کورش و داریوش و اَرتَحشَستا، پادشاهان فارس آن را بنا نموده، به انجام رسانیدند.

15. اشعیا فصل چهل و چهار آیه بیست و هشت

و درباره کورش می‌گوید که او شبان من است و تمامی مسرّت مرا به اتمام خواهد رسانید و درباره اورشلیم می‌گوید بنا خواهد شد و درباره هیکل که بنیاد تو نهاده خواهد گشت‌.

16. اشعیا فصل چهل و پنج آیه یک

خداوند به مسیح خویش یعنی به کورش که‌: دست راست او را گرفتم تا به حضور وی امّت‌ها را مغلوب سازم و کمرهای پادشاهان را بگشایم تا درها را به حضور وی مفتوح نمایم و دروازه‌ها دیگر بسته نشود چنین می‌گوید.

17. دانیال فصل یک آیه بیست و یک

و دانیال بود تا سال اول کورش پادشاه.

18. دانیال فصل شش آیه بیست و هشت

پس این دانیال در سلطنت داریوش و در سلطنت کورش فارسی فیروز می‌بود.

19. دانیال فصل ده آیه یک

در سال سوم کورش پادشاه فارس، امری بر دانیال که به بَلْطَشَصَّر مسمّی بود کشف گردید و آن امر صحیح و مشقّت عظیمی بود. پس امر را فهمید و رؤیا را دانست‌.