بایگانی دسته: سوالات مسیحیت

چرامسیحیت؟

چرا انسان تصمیم می گیرد که مسیحی باشد؟ آیا مسیحیت صرفا” یک انتخاب است‘ مثل وقتی که  کسی ماشین یا یک خانه را انتخاب می کند؟ چطور کسی می تواند فقط یک مذهب را انتخاب کند؟

ادیان زیادی در دنیا وجود دارد‘ اصولا” چرا باید دین داشت؟ چرا نمی توان فقط یک انسان خوب بود و کارهای خوب انجام داد ولی دین نداشت؟

برای مثال کسی که بر مبنای علوم طبیعی معتقد است خدا وجود ندارد ‘می تواند انسان خوبی باشد و به دیگران کمک کند‘ پس چه مشکلی است اگر مذهب یا دینی را انتخاب نکند؟

چرا هر کسی باید و نیاز داردا که خود را بودائی‘مسلمان‘مسیحی و غیره بنامد.

 

چه‌ کسانی‌ تحریف‌ کرده‌اند و در چه‌ زمانی‌؟

 اعتقاد به‌ تحریف‌ عهدعتیق‌ (تورات‌ و زبور و صُحُف‌ انبیا) مستلزم‌ این‌ است‌ که‌ معتقد باشیم‌ که‌ این‌ کتاب‌ را جانشینان‌ موسی‌ تحریف‌ کرده‌اند. برای‌ مثال‌، آیا می‌توان‌ معتقد بود که‌ یوشع‌، آن‌ مرد غیور و جانشین‌ بلافصل‌ موسی‌، تورات‌ را تحریف‌ کرده‌ باشد؟

           اما شخصی‌ ممکن‌ است‌ بگوید که‌ نه‌ جانشینان‌ بلافصل‌، بلکه‌ سالها بعد، رهبران‌ منحرف‌ دست‌ به‌ چنین‌ عملی‌ زده‌اند. در اینصورت‌ باید معتقد بود که‌ مثلاً رهبران‌ دین‌ یهود، «همگی‌» «به‌یکباره‌» منحرف‌ و فاسد شدند و هیچ‌ شخص‌ خداترسی‌ دیگر در میانشان‌ باقی‌ نمانده‌ بود! چنین‌ تصوری‌، هم‌ خلاف‌ عقل‌ است‌ و هم‌ خلاف‌ شهادت‌ تاریخ‌. به‌ شهادت‌ تاریخ‌، در همه‌ دوره‌های‌ عهدعتیق‌، انبیایی‌ بودند که‌ به‌ حکام‌ ستمکیش‌ زمانه‌ اعتراض‌ می‌کردند که‌ رفتارشان‌ بر خلاف‌ حکم‌ تورات‌ است‌. پس‌ نتیجه‌ می‌شود که‌ اولاً آنها متن‌ درست‌ تورات‌ را در دست‌ داشتند، و ثانیاً بر اساس‌ آن‌ می‌توانستند رفتار درست‌ را از نادرست‌ تشخیص‌ دهند. این‌ انبیا معمولاً در راه‌ اعتقاد و افشاگری‌شان‌ کشته‌ می‌شدند و نبی‌ دیگری‌ جایشان‌ را می‌گرفت‌. نتیجتاً در میان‌ قوم‌ یهود همواره‌ کسانی‌ بودند که‌ نسبت‌ به‌ کتب‌ مقدسه‌شان‌ تعصب‌ و غیرت‌ داشتند و تا پای‌ جان‌ در راه‌ حفظ‌ آن‌ می‌کوشیدند.

           بعضی‌ ادعا می‌کنند که‌ در حدود سال‌ 600 پیش‌ از میلاد، زمانی‌ که‌ پادشاه‌ بابل‌، یهودیان‌ را به‌ بابل‌ به‌ اسارت‌ برد و اورشلیم‌ و معبد بزرگ‌ یهود را ویران‌ ساخت‌، نسخ‌ تورات‌ و صحف‌ انبیا نیز از میان‌ رفت‌. چنین‌ امری‌ از نظر تاریخی‌ صحت‌ ندارد. نبوکدنصر، پادشاه‌ بابل‌، پیش‌ از ویرانی‌ اورشلیم‌، نخست‌ نجبا و دانشمندان‌ و بزرگان‌ قوم‌ یهود را به‌ بابل‌ منتقل‌ کرد. اینان‌ کتب‌ مقدسه‌ خود را با خود بردند و میراث‌ خود را حفظ‌ نمودند. انبیای‌ بزرگی‌ همچون‌ دانیال‌ و حزقیال‌ و زکریا از این‌ جمله‌اند. این‌ انبیا در دیار غربت‌، دائماً به‌ کتب‌ تورات‌ و صحف‌ انبیا اشاره‌ کرده‌اند و بر اساس‌ آنها گناهانشان‌ را به‌ ایشان‌ هشدار داده‌اند؛ این‌ امر در کتاب‌هایشان‌ منعکس‌ است‌.

           در دوره‌های‌ بعدی‌، یعنی‌ چهار قرن‌ پیش‌ از میلاد که‌ قوم‌ یهود تحت‌ استعمار و استثمار فرمانروایان‌ یونانی‌ و رومی‌ قرار داشتند، بارها کتب‌ مقدسه‌شان‌ مورد تهاجم‌ قرار گرفت‌، طوری‌ که‌ اگر نسخه‌ای‌ از تورات‌ و صحف‌ انبیا نزد کسی‌ یافت‌ می‌شد، مجازاتش‌ اعدام‌ می‌بود. با این‌ حال‌، به‌ شهادت‌ تاریخ‌، افرادی‌ بودند که‌ با شجاعت‌ این‌ کتب‌ را پنهان‌ ساخته‌، حفظ‌ نمودند.

چرا عیسی از خود در مقابل کسانی که شکنجه اش دادند دفاع نکرد؟ چرا؟

او مظلوم شد امّا تواضع نموده، دهان خود را نگشود؟» ( اشعیا ۵۳: ۷). دانشمند بزرگ، آلبرت انیشتن با وجود آنکه مسیحی نبود، گفت، هیچکس نمی تواند انجیل را بخواند و وجود عیسی مسیح را احساس نکند. شخصیتش در در هر کلمه انجیل می تپد. هیچ افسانه ای با چنین زندگی پر نشده است ( آلبرت انیشتن، انتشارات شنبه بعدازظهر، ۲۶ اکتبر ۱۹۲۹).

حتی موقعیکه تازیانه خورد و به صلیب کشیده شد، وی هیچ چیزی نگفت! چرا عیسی مسیح در برابر کسانی که کتکش زدند و وی را به کشتن دادند از خویش دفاع نکرد؟
فیلسوف فرانسوی روسو با وجود اینکه ملحد بود به طرز عجیبی به پاسخ این سئوال نزدیک شد وقتی که گفت: “اگر سقراط مانند یک فیلسوف زیست و از دنیا رفت، عیسی مسیح مانند خدا زیست و از دنیا رفت.” (ژان- ژاک روسو، فیلسوف فرانسوی، ۱۷۱۲- ۱۷۷۸).

عیسی مسیح از خودش دفاع نکرد چون تنها دلیل آمدنش به دنیا رنج کشیدن و مردن بر روی صلیب بود. یکسال قبل از به صلیب کشیده شدن، عیسی مسیح این موضوع را به طور واضحی بیان کرد.
«و از آن زمان عیسی به شاگردان خود به خبردادن آغاز کرد که رفتن او به اورشلیم و زحمتِ بسیار کشیدن از مشایخ و رؤسای کَهَنه و کاتبان و کشته شدن و در روز سوم برخاستن ضروری است» ( متی ۱۶: ۲۱).

تفسیر کاربردی عهد جدید در این باره می گوید:
پطرس تازه اقرار کرده بود که عیسی همان مسیح موعود، پسر خداوند، است [مرقس ۸: ۲۹]. اما [پطرس] هنوز نمی دانست که عیسی برای انجام چه کاری به این دنیا آمد. او هم مانند بقیه یهودیان فکر می کرد که عیسی برای اینکه پادشاه زمین باشد به این دنیا آمد. به همین دلیل وقتی عیسی مسیح به او گفت که باید رنج بکشد و… کشته شود، پطرس نمی توانست آن را قبول کند. عیسی حتی گفت که بعد از سه روز زنده خواهد شد. عیسی مسیح نه تنها می دانست که کشته خواهد شد، بلکه می دانست که بعد از سه روز زنده خواهد شد. حواریون اصلاْ این را نمی فهمیدند. (توماس هیل، تفسیر کاربردی عهد جدید، انتشارات کینگزوی، ۱۹۹۶، صفحات. ۲۶۰- ۲۶۱).

ولی ما باید این را بفهمیم. کتاب مقدس می گوید،
«این سخن امین است و لایق قبول تامّ که مسیح عیسی به دنیا آمد تا گناهکاران را نجات بخشد که من بزرگترین آنها هستم» ( اول تیموتیوس ۱: ۱۵)
با مرگش بر روی صلیب برای گناهان ما و با دوباره زنده شدنش، عیسی مسیح به ما زندگی دوباره داد. عیسی مسیح در برابر تازیانه ها و به صلیب کشیده شدن، از خودش دفاع نکرد چون همانطور که به پیلاطوس گفت: «از این جهت من متولّد شدم و بجهت این در جهان آمدم» ( یوحنا ۱۸: ۳۷).

تعمیدﭼﻴﺴﺖ?

ر

وشها و آموزشهای مختلفی در ارتباط با تعمید گرفتن در تاریخ کلیسا وجود داشته و دارد. اما تمامی کلیساها در این امر که انجام دادن تعمید امری واجب و ضروری و غیر قابل انکار است دارای نظر واحد هستند. در واقع تعمید یک اصل مهم در زندگی و آموزش عیسی مسیح است که کلیساها مبادرت به انجام آن در اولین فرصت ممکن می‏‏ کنند.

در عهد عتیق، تعمید همانا به منزله غسل طهارت بود (خروج ۳۰: ۱۷-۲۱؛ لاویان ۱۱: ۲۵). یحیای تعمید دهنده مردم را دعوت می کرد تا به منظور توبه یعنی جهت پاکی دل، مبادرت به گرفتن تعمید کرده و برای ظهور مسیح آماده شوند (مرقس ۱: ۴). عیسی ایمانداران را دعوت به تعمید روح‏القدس و آتش نمود (متی ۳: ۱۱؛ مرقس ۱: ۸). در عهد جدید، تعمید با آب و در نام پدر و پسر و روح‏القدس انجام می‏شود.

واژه تعمید

واژه تعمید به مفهوم از روی قصد و تعمد کاری را انجام دادن است.
واژه غسل به معنی شستن، و شستشو دادن در آب و یا غوطه‏‏‏ ور ‏‏کردن در آب به منظور از بین بردن ناپاکی و نجاست و زایل ساختن چرکی ظاهری می‏‏ باشد. که مفهوم این واژه کاملا در تضاد با مفهوم تعمید است که از روی قصد و تعمد و نه برای زایل ساختن نجاسات ظاهری بلکه برای به انجام رساندن کاری روحانی بواسطه غوطه‏‏‏ ور ‏‏شدن در آب انجام می‏‏ شود.

واژه تعمید در گویش یونانی (Baptizo) به مفهوم غوطه ‏‏‏ور ‏‏شدن در آب است. این واژه یونانی که در مرقس ۱: ۴ استفاده شده است در میان افراد یونانی زبان کاملا معمول و آشنا بوده است.
و تعميد يك نشانه براى ايمانداران عزيز است و كسانى كه به اين سه اصل ايمان داشته باشند مسيحي شمرده مي شوند و تعميد مي گيرند.

اما تعميد شما را نجات نمي دهد. بلكه اعتقاد به سه چيز باعث نجات شما مي شود.

1. عيسي مسيح پسر خدا صد در صد خدا و صد در صد انسان است.
2. عيسى مسيح بعد از مرگ دوباره زنده شد.
3. عيسي مسيح براي گناهان ما روي صليب رفت.

و تنها كساني كه به اين سه ايمان دارند یعنی (تعميد را فقط و فقط کسی می تواند بگیرد که اول دعای نجات را خوانده باشد و آن سه اصل را از صمیم قلب پذیرفته و باور داشته باشد و سپس در زمان مناسب غسل تعمید بگیرد). زیرا غسل تعمید نشانه اين است كه وقتي درون آب مي رويم و غوطه ور مي شويم در طبیعت خود (نفسانی، جسمانی و دنیوی) می میریم و در عیسی مسیح طبیعتی تازه و همچون او و همشکل او از آب بیرون می آئیم.

طبق كلام كتاب مقدس تعميد در آب و بصورت غوطه ور شدن بايد انجام شود. همانطور كه در متي ٣: ١٦ نوشته شده است. چون عيسي تعميد گرفت، بي درنگ از آب بر آمد. و همچنين در اعمال رسولان ٨: ٣٤-٣٧ هر دو به آب در آمدند. پس طبق كلام بايد تعميد به صورت غوطه ور شدن در آب انجام شود. نه به صورت آب پاشيدن بر روي صورت و يا روي سر.

ملاكی کیست؟

َملاكی آخرین نبی از انبیای کوچک در عهد عتیق می‌باشد و کتاب مَلاكی آخرین کتاب از کتابهای عهد عتیق نیز می‌باشد. متاسفانه هیچ گونه اطلاعاتی از تاریخچه زندگی این نبی در دسترس نیست به غیر از اینکه او یکی از انبیای یهوه برای رساندن پیغام خداوند بوده است.

نام او در هیچ کجای دیگر از کتاب مقدس ذکر نگردیده است. پس از بررسی بعضی از قسمتهای کتاب ملاکی و کتاب نحمیا و مقایسه آنها، این احتمال که وی در دوران نحمیا می‌زیسته است را بیشتر می‌کند. نبوتهای او در حدود سال ۵۲۰ قبل از میلاد و در دوران پس از بازگشت نحمیا از بابل می‌باشد.

مهم ترين بركاتي كه يك انسان بعد از ايمان واقعي به عيسي مسيح دريافت خواهد كرد چيست؟

پنج بركت عمده و اساسي كه عيسي مسيح به ايمانداران هديه مي بخشد.

١-بخشش و آمرزش تمامي گناهان.-
مسيح بار گناهانتان را برخواهد داشت.
لوقا٧-٤٨

٢-(سكونت روح القدس)، (روح قدوس خداوند) در درون شخص ايماندار
اول يوحنا٣-٢٢

٣-(فرزند خواندگيِ خداوند)، بعداز ايمان شما فرزند خداوند محسوب ميشويد.

٤-(معجزه تولد تازه) و خلقت جديد، خلقت جديد، زندگي نو، ارتباط با خداوند.
دوم قرنتيان ٥-١٧

٥-(اطمينان به حيات جاودانه) و حضور داشتن در مقابل خداوند،
پس از مرگ
يوحنا ٦-٤٧ يوحنا٤-۱۵

چگونه میتوانم ارادۀ خداوند را برای زندگیم درک نمایم؟

برای درک ارادۀ خداوند در رابطه با موقعیت پیش آمده، دو نکته کلیدی وجود دارند:

1) مطمئن شوید که آنچه از خدا سئوال میکنید یا قصد انجام آن را دارید، کاری نباشد که کلام خدا آنرا منع نموده باشد.

2) مطمئن شوید که آنچه از خدا سئوال میکنید یا قصد انجام آن را دارید، منجر به جلال خداوند و رشد روحانی شما خواهد شد.

حال اگر این دو امر مصداق دارند و خداوند هنوز پاسخ درخواست شما را نداده است، احتمالاً خواستۀ شما در ارادۀ او نیست و یا اینکه شما باید بیشتر انتظار بکشید. بعضی اوقات درک نقشۀ الهی کار دشواری است. مردم میخواهند که خداوند به شکلی واضح به آنها بگوید که چه کار کنند، کجا کار کنند، کجا زندگی کنند، با چه کسی ازدواج کنند و … رومیان 12: 2 به ما میگوید که “همشکل این جهان مشوید بلکه به تازگی ذهن خود صورت خود را تبدیل دهید تا شما دریافت کنید که ارادۀ نیکوی پسندیده کامل خدا چیست”.

میوه و ثمره روح القدس چیست ؟

غلاطیان۲۳:۵-۲۲ به ما می گوید:

” امّا ثمرۀ روح، محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری،فروتنی و خویشتنداری است.

” میوه روح القدس اثر حضور او در زندگی یک مسیحی است.

کتاب مقدس روشن می سازد که همه ی افراد در لحظه‌ای که به عیسی مسیح معتقد می شوند روح القدس را دریافت می کنند (رومیان۹:۸؛ اول قرنتیان ۱۳:۱۲؛ افسسیان ۱۴:۱-۱۳).

یکی از اهداف اولیه ی ورود روح القدس به زندگی یک مسیحی
تغییرآن زندگی است.

این کار روح القدس است که ما را با تصویر مسیح مطابقت دهد، و ما را بیشتر شبیه او سازد.

آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است؟

شاید این یکی از مهمترین سؤالات الاهیات مسیحی باشد. همین پرسش باعث ایجاد نهضت اصلاحات و جدایی میان کلیساهای پروتستان و کاتولیک شد. این سئوال مبنای تفاوت کلیدی میان مسیحیت کتاب مقدسی و سایر فرقه های مسیحی است. آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است یا اینکه اعمال را نیز شامل میشود؟ آیا من فقط با ایمان به مسیح نجات یافته ام یا اینکه بوسیلۀ ایمان به مسیح و (اضافه بر آن) به کمک انجام بعضی از اعمال خاص؟

سئوال راجع به نجات فقط بوسیلۀ ایمان و یا نجات بوسیلۀ ایمان و اعمال اغلب بوسیلۀ کسانی مطرح می شود که برایشان سخت است که میان قسمتهای مختلف کتاب مقدس ارتباط و هماهنگی ایجاد کنند. رومیان 3: 28؛ 5: 1 و غلاطیان 3: 24 را با یعقوب 2: 24 مقایسه کنید. عدّه ای بعد از چنین مقایسه ای تفاوت را میان دیدگاه پولس (نجات بوسیله ایمان تنها) و یعقوب (نجات بوسیله ایمان و عمل) می دانند.

واقعیت این است که پولس و یعقوب هیج تعارضی با یکدیگر ندارند. تنها اختلافی که شاید به عقیدۀ برخی می تواند وجود داشته باشد؛ پیرامون رابطۀ ایمان و عمل است. پولس به شکلی کاملاً جزمی اعلام می دارد که انسان فقط با ایمان عادل شمرده می شود (افسسیان 2: 8 -9) در حالی که یعقوب واضحاً تعلیم می دهد که نجات بوسیلۀ ایمان و عمل است. این مسئلۀ مُبرهَن می تواند با بررسی دقیق سخنان یعقوب پاسخ داده شود. یعقوب در واقع هر گونه اعتقادی را که مبنی بر ایمان بدون عمل باشد نفی میکند (یعقوب 2: 20–26).

یعقوب نمی گوید که عادل شمرده شدگی بوسیلۀ ایمان و اعمال است بلکه می گوید که اگر کسی واقعاً عادل شمرده شده است، بطور قطع تغییرات و اعمال نیکویی را در حیات خود خواهد داشت. اگر شخصی ادعای ایمان کند اما هیچ عمل نیکویی در زندگی او یافت نشود، آنگاه یقیناً او هیچ ایمان واقعی در مسیح عیسی نداشته است (یعقوب 2: 14، 17 ، 20 ، 26).

پولس نیز در نوشته های خود همین مورد را خاطر نشان می سازد. ایمانداران باید در زندگی خود میوه های نیکوئی را داشته باشند که در غلاطیان 5: 22–23 ذکر شده اند. درست بعد از اینکه پولس در افسسیان 2: 8-9 اعلام می دارد که ما محض فیض نجات یافته ایم و نه از اعمال ، در افسسیان 2: 10 مدعی می شود که آفریده شده ایم برای کارهای نیکوئی که خدا از قبل مهیا نمود. پولس نیز از یک زندگی تغییر یافته همان انتظارات یعقوب را دارد. “پس اگر کسی در مسیح باشد خلقت تازهای است، چیزهای کهنه در گذشت اینک همه چیز تازه شده است” (دوم قرنتیان 5: 17).

تعلیم پولس و یعقوب در مورد نجات هیچ تضادی با یکدیگر ندارد. بلکه آنها یک منظور را با نگرشهای مختلفی بیان می کنند. پولس خیلی ساده ، بر عادل شمرده شدگی فقط با ایمان تأکید می کند در حالی که یعقوب بر این حقیقت تأکید دارد که ایمان در مسیح باید به اعمال نیکو منتهی شود.

آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است؟

شاید این یکی از مهمترین سؤالات الاهیات مسیحی باشد. همین پرسش باعث ایجاد نهضت اصلاحات و جدایی میان کلیساهای پروتستان و کاتولیک شد. این سئوال مبنای تفاوت کلیدی میان مسیحیت کتاب مقدسی و سایر فرقه های مسیحی است. آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است یا اینکه اعمال را نیز شامل میشود؟ آیا من فقط با ایمان به مسیح نجات یافته ام یا اینکه بوسیلۀ ایمان به مسیح و (اضافه بر آن) به کمک انجام بعضی از اعمال خاص؟

سئوال راجع به نجات فقط بوسیلۀ ایمان و یا نجات بوسیلۀ ایمان و اعمال اغلب بوسیلۀ کسانی مطرح می شود که برایشان سخت است که میان قسمتهای مختلف کتاب مقدس ارتباط و هماهنگی ایجاد کنند. رومیان 3: 28؛ 5: 1 و غلاطیان 3: 24 را با یعقوب 2: 24 مقایسه کنید. عدّه ای بعد از چنین مقایسه ای تفاوت را میان دیدگاه پولس (نجات بوسیله ایمان تنها) و یعقوب (نجات بوسیله ایمان و عمل) می دانند.

واقعیت این است که پولس و یعقوب هیج تعارضی با یکدیگر ندارند. تنها اختلافی که شاید به عقیدۀ برخی می تواند وجود داشته باشد؛ پیرامون رابطۀ ایمان و عمل است. پولس به شکلی کاملاً جزمی اعلام می دارد که انسان فقط با ایمان عادل شمرده می شود (افسسیان 2: 8 -9) در حالی که یعقوب واضحاً تعلیم می دهد که نجات بوسیلۀ ایمان و عمل است. این مسئلۀ مُبرهَن می تواند با بررسی دقیق سخنان یعقوب پاسخ داده شود. یعقوب در واقع هر گونه اعتقادی را که مبنی بر ایمان بدون عمل باشد نفی میکند (یعقوب 2: 20–26).

یعقوب نمی گوید که عادل شمرده شدگی بوسیلۀ ایمان و اعمال است بلکه می گوید که اگر کسی واقعاً عادل شمرده شده است، بطور قطع تغییرات و اعمال نیکویی را در حیات خود خواهد داشت. اگر شخصی ادعای ایمان کند اما هیچ عمل نیکویی در زندگی او یافت نشود، آنگاه یقیناً او هیچ ایمان واقعی در مسیح عیسی نداشته است (یعقوب 2: 14، 17 ، 20 ، 26).

پولس نیز در نوشته های خود همین مورد را خاطر نشان می سازد. ایمانداران باید در زندگی خود میوه های نیکوئی را داشته باشند که در غلاطیان 5: 22–23 ذکر شده اند. درست بعد از اینکه پولس در افسسیان 2: 8-9 اعلام می دارد که ما محض فیض نجات یافته ایم و نه از اعمال ، در افسسیان 2: 10 مدعی می شود که آفریده شده ایم برای کارهای نیکوئی که خدا از قبل مهیا نمود. پولس نیز از یک زندگی تغییر یافته همان انتظارات یعقوب را دارد. “پس اگر کسی در مسیح باشد خلقت تازهای است، چیزهای کهنه در گذشت اینک همه چیز تازه شده است” (دوم قرنتیان 5: 17).

تعلیم پولس و یعقوب در مورد نجات هیچ تضادی با یکدیگر ندارد. بلکه آنها یک منظور را با نگرشهای مختلفی بیان می کنند. پولس خیلی ساده ، بر عادل شمرده شدگی فقط با ایمان تأکید می کند در حالی که یعقوب بر این حقیقت تأکید دارد که ایمان در مسیح باید به اعمال نیکو منتهی شود