بایگانی برچسب: s

آشنایی با کلیسا

بخش سوم
کلیسای کاتولیک روم

کلیسای کاتولیک روم یا کلیسای کاتولیک رومی یا کلیسای کاتولیک یکی از سه شاخهٔ اصلیِ مسیحیت است. کلیسای کاتولیک با بیش از یک میلیارد و نیم نفر پیرو در سرتاسر جهان، بزرگترین شاخه از کلیسای مسیحی محسوب می‌شود. در راس این کلیسا اسقف رم قرار دارد که با نام پاپ شناخته می‌شود. دکترین این کلیسا بر اعتقاد نامه نیقیه استوار است. این کلیسا میان هفت آیین اصلی کلیسا موسوم به هفت راز مقدس تمایز قائل است و به همگی این هفت آیین باور دارد.

هم‌اکنون یکی از مهم‌ترین آموزه‌های کلیسای کاتولیک، بنای یک کلیسای راستین است که بنای آن را عیسی نهاده است. تمامی اسقفان کلیسای کاتولیک خود را خلیفه رسولان عیسی و همچنین خود را جانشین پطرس می‌دانند.
کلیسای کاتولیک اهداف خود را بر «گسترش انجیل عیسی مسیح، مدیریت کلیسا از طریق حاکمیت دینی و اعمال خیریه» تعریف می‌کند. کلیسای کاتولیک همچنین برنامه‌های اجتماعی و مؤسسات خیریهٔ مسیحی را نیز اداره می‌کند، از جمله مدارس، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، پناهگاه‌ها و صومعه‌ها که به تبلیغ مسیحیت و کلیسای کاتولیک می‌پردازند، و همچنین به افراد نیازمند، خدمات رفاهی می‌رسانند. هم‌ اکنون دولت‌ شهر واتیکان در درون شهر رم در کشور ایتالیا جای دارد.

مسیحیت بر اساس آموزه‌های عیسی مسیح، که در سده نخست میلادی در منطقه یهودیه به موعظه و پند و اندرز اهالی آنجا می‌پرداخت، استوار است اما مسیحیت با توجه بر شکنجه پیروان آن از سوی امپراتوری روم در امپراتوری که پرستش چند خدایی و یا به اصطلاح پاگانیسم رواج داشت، گسترش یافت تا اینکه پس از گرویدن کنستانتین یکم پادشاه روم به مسیحت، پس از گذر مدتی در سال ۳۱۳ میلادی وی بر طبق اعلام فرمانی موسوم به فرمان میلان، دین رسمی امپراتوری روم را مسیحیت اعلام کرد.

در سال ۳۲۵ میلادی، قانونی به نام اعتقادنامه ایمان نیقیه مصوب شورای نیقیه به تصویب رسید که این اعتقادنامه اساس مسیحیت گردید و امروزه تمامی مسیحیان (به استثنای کلیسای شرق) به آن باور دارند.

مطابق اعتقاد کاتولیک‌ها کسی که به‌ عنوان پاپ انتخاب می‌شود، ادامه‌ دهندهٔ راه پطرس است. پطرس رسول دومین و بزرگترین شاگرد مسیح است که عیسی او را برای هدایت کلیسا معرفی کرد. فردی که در این جایگاه قرار می‌گیرد نام جدیدی، برگرفته از نام یکی از قدیسان بر خود می‌گذارد.

واتیکان محل اقامت پاپ، رهبر کاتولیک‌های جهان و مرکز کلیسای کاتولیک است. واتیکان با مساحتی در حدود ۴۴ هکتار، کوچک‌ترین کشور دنیا و با جمعیتی در حدود ۸۰۰ نفر، کم‌ جمعیت ترین کشور مستقل دنیا محسوب می‌شود.
پاپ به‌ عنوان والامقام‌ترین فرد در کلیسای کاتولیک، رهبری و سرپرستی کشور واتیکان را بر عهده دارد. با این همه موضع‌گیری‌های پاپ در پیوند با مسائل جهان که از طریق پیام‌ها، نامه‌های سرگشاده یا در موعظه‌ها و سخنرانی‌های او اعلام می‌شود که به جایگاه مذهبی او ارتباط دارد.

پیدایش فصل ۲۷:

بخش دوم

بازگشت عیسو از شکار
دعای بركت‌ اسحاق ‌تمام ‌شد. همین‌كه‌ یعقوب‌ از آنجا رفت‌، برادرش ‌عیسو از شكار آمد. او غذای خوشمزه‌ای درست ‌كرده ‌و برای پدرش ‌آورده ‌بود. عیسو گفت‌: «پدر، لطفاً بلند شو بنشین ‌و مقداری از غذایی كه ‌برایت‌ آورده‌ام‌ بخور و دعای بركت‌ برای من ‌بخوان‌.» اسحاق ‌پرسید: «تو كیستی‌؟» او جواب ‌داد: «من ‌پسر بزرگ ‌تو عیسو هستم‌.» تمام‌ بدن ‌اسحاق ‌به‌ لرزه ‌افتاد و پرسید: «پس او چه کسی بود كه ‌حیوانی شكار كرد و برای من‌ آورد؟ من‌ آن ‌را خوردم ‌و درست‌ قبل از اینكه‌ تو بیایی برای او دعای بركت ‌خواندم‌. این ‌بركت ‌برای همیشه‌ از آن‌ او خواهد بود.» وقتی عیسو این‌ را شنید با صدای بسیار بلند و جگر سوزی گریه کرد و گفت‌: «پدر، برای من ‌دعای بركت‌ بخوان‌.» اسحاق‌ گفت‌: «برادرت‌ آمد و مرا گول ‌زد و بركت ‌تو را از تو گرفت‌.» عیسو گفت‌: «این ‌دفعهٔ دوّم‌ است‌ كه‌ او مرا فریب‌ داده‌ است‌. بی‌خود نیست‌ كه‌ اسم‌ او یعقوب ‌است‌. او اول حق‌ مرا به ‌عنوان ‌نخستزادگی و حالا بركت‌ مرا از من‌ گرفت‌. آیا دیگر برکتی نمانده است که ‌تو برای من‌ بخواهی‌؟» اسحاق‌ گفت‌: «من ‌او را بر تو برتری داده‌ام ‌و تمام‌ خویشاوندانش‌ را زیر دست‌ او كرده‌ام. به ‌او غلاّت و شراب ‌داده‌ام‌ و دیگر چیزی نمانده‌ است‌ كه‌ برای تو از خدا بخواهم‌.» عیسو التماس‌كنان ‌به ‌پدرش‌ گفت‌: «ای پدر، آیا تو فقط ‌حق‌ یک ‌دعای بركت‌ داشتی‌؟ برای من ‌هم‌ از خدا بركت ‌بخواه‌.» و سپس با فریاد بلند گریست‌. بنابراین‌ اسحاق ‌به‌ او گفت‌: «برای تو نه‌ شبنمی از آسمان ‌خواهد بود نه ‌فراوانی غلاّت. با شمشیرت ‌زندگی خواهی كرد و غلام ‌برادرت‌ خواهی بود. امّا هر وقت‌ از دستور او سرپیچی كنی‌، آزاد خواهی بود.» چون ‌اسحاق ‌دعای بركت‌ را برای یعقوب ‌خوانده‌ بود، عیسو با یعقوب ‌دشمن‌ شد. او با خودش‌ گفت‌: «وقت‌ مردن‌ پدرم‌ نزدیک ‌است‌. بعد از آن ‌یعقوب ‌را می‌كشم‌.» ربكا از نقشهٔ عیسو باخبر شد. دنبال ‌یعقوب ‌فرستاد و به‌ او گفت‌: «برادرت‌ عیسو نقشه‌ كشیده‌ است‌ كه ‌تو را بكشد. حالا هرچه‌ به ‌تو می‌گویم ‌انجام ‌بده‌. بلند شو و به‌ حرّان ‌نزد ‌برادرم ‌فرار كن‌. برای مدّتی نزد ‌او بمان ‌تا عصبانیّت ‌برادرت ‌از بین ‌برود. وقتی او این ‌موضوع‌ را فراموش‌ كرد، من‌ یک ‌نفر را می‌فرستم ‌تا تو بازگردی‌. چرا هردوی شما را در یک‌ روز از دست ‌بدهم‌؟» ربكا به ‌اسحاق ‌گفت‌: «به‌خاطر زنهای عیسو كه ‌بیگانه‌ هستند، از عمر خودم ‌سیر شده‌ام‌. حالا اگر یعقوب ‌هم ‌با یكی از همین ‌دختران‌ حِتی ازدواج ‌كند، دیگر برای من‌ مرگ‌ بهتر از زندگی است‌.»
پیدایش 27:1 – 46 TPV

پیدایش فصل ۲۷:

بخش اول

اسحاق یعقوب را برکت می دهد
اسحاق ‌پیر و نابینا شده‌ بود. پس‌ به ‌دنبال ‌پسر بزرگش ‌فرستاد و به ‌او گفت‌: «پسرم‌» او جواب ‌داد: «بله‌» اسحاق ‌گفت‌: «می‌بینی كه ‌من‌ دیگر پیر شده‌ام ‌و ممكن‌ است ‌بمیرم‌. تیر و كمان‌ خود را بردار. به‌ صحرا برو و حیوانی شكار كن‌ و از آن‌ غذای خوشمزه‌ای را كه‌ من ‌دوست‌ دارم‌ بپز و برایم‌ بیاور تا آن‌ را بخورم ‌و قبل‌ از مردنم ‌دعا كنم‌ كه‌ خدا تو را بركت ‌دهد.» وقتی اسحاق ‌و عیسو صحبت ‌می‌كردند، ربكا گفت‌وگوی آنها را می‌شنید. پس ‌وقتی عیسو برای شكار بیرون‌ رفت‌، ربكا به‌ یعقوب ‌گفت‌: «من ‌شنیدم‌ كه‌ پدرت‌ به‌ عیسو می‌گفت‌: حیوانی برای من ‌بیاور و آن را بپز تا من ‌بعد از خوردن‌ آن ‌قبل ‌از آنکه ‌بمیرم‌، دعا كنم‌ كه ‌خداوند تو را بركت‌ دهد. حالا پسرم‌، به ‌من‌ گوش ‌بده ‌و هرچه‌ به تو می‌گویم ‌انجام‌ بده‌. به ‌طرف‌ گلّه‌ برو. دو بُزغالهٔ چاق ‌بگیر و بیاور. من ‌آنها را می‌پزم ‌و از آن‌ غذایی كه‌ پدرت‌ خیلی دوست ‌دارد، درست ‌می‌كنم‌. تو می‌توانی آن‌ غذا را برای او ببری تا بخورد و قبل از مرگش‌، از خداوند برای تو بركت ‌بطلبد.» امّا یعقوب ‌به ‌مادرش ‌گفت‌: «تو می‌دانی كه ‌بدن ‌عیسو موی زیاد دارد، ولی بدن ‌من‌ مو ندارد. شاید پدرم‌ مرا لمس‌ كند و بفهمد كه‌ من‌ او را فریب ‌داده‌ام‌، در آن‌ صورت‌ به‌ جای بركت‌ لعنت ‌نصیب ‌من ‌خواهد شد.» مادرش‌ گفت‌: «پسرم ‌بگذار هرچه ‌لعنت ‌برای توست ‌به ‌گردن‌ من بیفتد. تو فقط‌ آن‌ چیزی كه ‌من ‌می‌گویم ‌انجام ‌بده‌. برو و آنها را برای من ‌بیاور.» پس ‌او رفت ‌و بُزغاله‏ها را گرفت‌ و برای مادرش‌ آورد. مادرش از آنها غذایی را كه ‌پدرش‌ دوست ‌می‌داشت‌ پخت‌. سپس‌ او بهترین ‌لباسهای عیسو را كه ‌در خانه ‌بود آورد و به‌ یعقوب‌ پوشانید. همچنین‌ با پوست ‌بُزها بازوها و قسمتی از گردن‌ او را كه ‌مو نداشت ‌پوشانید. سپس‌ آن‌ غذای خوشمزه‌ را با مقداری از نانی كه ‌پخته ‌بود به ‌او داد. یعقوب ‌نزد ‌پدرش ‌رفت ‌و گفت‌: «پدر!» او جواب‌ داد: «بله،‌ تو كدام‌یک‌ از پسران‌ من‌ هستی‌؟» یعقوب ‌گفت‌: «من‌ پسر بزرگ‌ تو عیسو هستم‌. كاری را كه ‌به‌ من ‌گفته ‌بودی انجام ‌دادم. لطفاً بلند شو بنشین ‌و غذایی را كه ‌برایت ‌آورده‌ام ‌بگیر و از خدایت ‌برایم ‌طلب‌ بركت ‌كن‌.» اسحاق‌ گفت‌: «پسرم‌، چطور توانستی به ‌این‌ زودی آن را آماده ‌كنی‌؟» یعقوب‌ جواب‌ داد: «خداوند خدای تو، مرا كمک‌ كرد.» اسحاق‌ به ‌یعقوب‌ گفت‌: «جلوتر بیا تا بتوانم‌ تو را لمس ‌كنم‌ تا ببینم‌ آیا واقعاً تو عیسو هستی‌؟» یعقوب ‌جلوتر رفت‌. اسحاق ‌او را لمس‌ كرد و گفت‌: «صدای تو مثل‌ صدای یعقوب‌ است‌. امّا بازوهای تو مثل ‌عیسوست‌.» او نتوانست ‌یعقوب ‌را بشناسد چونكه ‌بازوهای او مثل ‌بازوهای عیسو مو داشت‌. او می‌خواست‌ برای یعقوب ‌دعای بركت‌ بخواند ولی باز از او پرسید: «آیا تو واقعاً عیسو هستی‌؟» او جواب‌ داد: «بله‌، من ‌عیسو هستم‌.» اسحاق‌ گفت‌: «مقداری از آن‌ غذا را برای من ‌بیاور تا بخورم ‌و بعد از آن ‌برای تو دعای بركت‌ بخوانم‌.» یعقوب‌، غذا و مقداری هم ‌شراب ‌برای او آورد. اسحاق ‌بعد از خوردن ‌و نوشیدن ‌به‌ او گفت‌: «پسرم‌، نزدیکتر بیا و مرا ببوس‌.» همین ‌كه‌ آمد تا پدرش ‌را ببوسد، اسحاق ‌لباسهای او را بو كرد. پس ‌برای او دعای بركت ‌خواند و گفت‌: «بوی خوش‌ پسر من‌، مانند بوی مزرعه‌ای است‌ كه‌ خداوند آن را بركت ‌داده‌ است‌. خدا از آسمان‌ شبنم ‌و از زمین‌ فراوانی نعمت ‌و غلاّت و شراب‌ فراوان‌ به ‌تو بدهد. قومهای دیگر بندگان ‌تو باشند و ملّتها در مقابل ‌تو تعظیم‌ كنند. بر خویشاوندان‌ خود حكمرانی كنی و فرزندان‌ مادرت ‌به ‌تو تعظیم‌ نمایند. لعنت ‌بر کسی‌که‌ تو را نفرین‌كند و متبارک ‌باد كسی‌كه‌ برای تو دعای خیر كند.»

آشنایی با کلیسا بخش (2)

شاخه های پروتستان (قسمت اول)

شاخه‌های اصلی کلیسای پروتستان عبارتند از:
1- کلیسای لوتری: براساس نظریات مارتین لوتر تأسیس شد و بیشتر پیروان آن در آلمان و کشورهای اسکاندیناوی ساکن‌اند؛

2- کلیسای کالونی: بر مبنای نظرات ژان کالون الهی‌دان سوئیسی و اصلاحگرایان رادیکال‌تر نظیر اولریش تسوینگلی تأسیس شد؛

3- کلیسای باپتیست: وجه بنیادین و اصلی کلیسای باپتیست این است که تعمید نوزادان یا خردسالان نزد آنها مطلقاً مورد پذیرش نیست و فرد تعمیدگیرنده باید به هنگام رسیدن به بلوغ فکری و نیل به ایمانی شخصی به مسیح، غسل تعمید بگیرد. به همین دلیل است که پیروان این مذهب را «باپتیست» یعنی تعمیدیون نامیدند؛

4- کلیسای متدیست: بر مبنای نظریات جان وزلی و برادرش تأسیس شد؛

5- کلیسای پنطیکاستی: این شاخه تأکید خاصی بر تجربهٔ شخصی مستقیم خدا از طریق تمعید روح‌القدس، چنان‌که در انجیل از روز پنطیکاست بیان شده‌است، دارد.

6- شاخهٔ مهم دیگری از مکتب پروتستانیسم که کلیسای انگلیس و کلیسای اسقفی نمونه بارز آن هستند، در قرن ۱۶ در انگلستان ظهور کرد. این فرقه اکنون از نظر الهیات و ارکان پرستش بیش از سایر فرق پروتستانیسم به کلیسای کاتولیک نزدیک است. پیروان شاخهٔ انگلیکان در طیفی کاتولیکی-پروتستانی قرار دارند. برخی از پیروان انگلیکان، کاتولیک و برخی پروتستان و عده‌ای هم بین این دو قرار دارند؛ به همین دلیل آنها را مسامحتاً (و نه دقیقاً) پروتستان می‌نامند.

مسیحیت انجیلی (به انگلیسی: Evangelicalism) شاخه‌ای از پروتستانتیسم با گستردگی جهانی است که جوهر مژده انجیل، مشتمل بر آموزهٔ رستگاری مبتنی بر لطف از طریق ایمان به تاوان عیسی مسیح می‌پندارد. گرویدن یا تجربه تولد دوباره به اعتقاد انجیلی‌ها اصل مهم رسیدن به رستگاری است.

این شاخه چهار اعتقاد اساسی دارد:
1.لزوم ایمان آوردن شخصی (تولد دوباره)
2.اعتقاد بالا به سندیت کتاب مقدس
3.اعتقاد گسترده به نجات و آمرزش نهایی توسط عیسی
4.تلاش گسترده برای آموزش و گسترش انجیل
به مبلغان انجیل، مُبَشّران یا مژده‌دهندگان (به انگلیسی: Evangelist) می‌گویند. شعار مژده‌ دهندگان بازگشت به انجیل و تغییر جامعه با تحول فرهنگی است. مسیحیت انجیلی از جمله پویاترین جنبش‌های مذهبی در جهان معاصر بوده و در سطح جهان در حال گسترش است.

لوتریانیسم یا کلیسای لوتری یکی از شاخه‌های عمده مسیحیت غربی است که با کلام مارتین لوتر، اصلاح‌طلب آلمانی مشخص است. لوتر برای اصلاح کلام و عمل کلیسا اصلاحات پروتستانی را راه‌اندازی کرد. لوتریانیسم در شمال و مرکز آلمان با حمایت شاهزاده‌های این کشور و با لشکرکشی یک آلزاسی به نام فیلیپ یاکوب اشپنر نفوذ و گسترش یافت و امروزه گذشته از این دو ناحیه آلمان و شمال آلزاس در کشورهای اسکاندیناوی یافت می‌شوند در حال حاضر در دنیا حدود هفتاد میلیون لوتری وجود دارند.

آشنایی با کلیسا(1)

مارتین لوتر و پروتستان

پروتستان شاخه‌ای از مسیحیت است که مبانی آن نخستین بار توسط مارتین لوتر مطرح شد. پروتستان‌ها امروزه بیشتر در شمال اروپا و آمریکای شمالی سکونت دارند. واژه انگلیسی پروتستان به معنی معترض و مخالف سرسخت است و این دلیل به پیروان مکتب دینی پروتستانیسم اطلاق می‌شود که آنها در مقابل شماری از قوانین کلیسای کاتولیک روم ایستادند.

مارتین لوتر. متولد ۱۴۸۳، آیلبرن، ساکسونی آلمان، از شخصیت‌های کلیدی مکتب پروتستانیزم بود و امروزه پروتستانها بر این باورند که لوتر آنها را از اسارت کلیسای روم رهاند. با این حال لوتر تنها نصف راه را رفت. همکار وی فیلیپ ملانگتون و مربی وی فون کارل استات از کسانی بودند که فعالانه راه لوتر را ادامه می‌دادند. آنها در اثر تهدیدات موجود مجبور شدند به سوئیس فرار کنند و در آنجا آثاری را منتشر کردند که به نوشته‌های اورلاموند معروف شد.

آنها در این آثار مباحثی را ترویج کردند که به گفته آنها مارتین لوتر در انتشار آن کوتاهی کرده بود. مارتین لوتر بیشتر به این خاطر مشهور است که انجیل را از دست کلیسای روم نجات داد. او تا جایی که امکان داشت تعلیمات انجیل را از تصرفات آنهایی که خود را مظهر تقوی می‌دانستند پاک کرد.

گفتنی است لوتر دیدگاه‌های ضدّ یهود داشت. او دو کتاب که بیانگر دیدگاه‌های یهودی ستیزی او می‌باشد را نوشته است. اولین کتاب مقاله‌ای است که «دربارهٔ یهودیان و دروغهای آنان» نام دارد. کتاب دوم «از نام غیرقابل فهم و نسل مسیح» است. هر دو این کتابها در سال ۱۵۴۳ و کمی قبل از مرگ لوتر نوشته شده‌اند.

پروتستانیسم یکی از سه شاخهٔ اصلی مسیحیت است، که ریشه در اصلاحگرایی قرن ۱۶ دارد و پیروان آن از کلیسای کاتولیک روم یا ارتدکس شرقی پیروی نمی‌کنند. اصول اعتقادی فرقه‌های مذهبی پروتستان به طور قابل توجهی باهم متفاوت است، اما همهٔ آنها بر این تأکید دارند که در توضیح مسایل اعتقادی رهنمودهای انجیل در اولویت قرار دارد؛ رحمت الهی از طریق ایمان و نه از طریق اعمال توجیه می‌شود؛ و همین‌طور همه مؤمنان در مسیح برابرند
.
مکتب پروتستان دستور العمل‌های خود را مستقیماً از کلام خدا استخراج می‌کند، و در عبادت نیز رابط آنها با خدا، که کمال بخشش است، تنها مسیح است؛ در حالی که پیروان کلیسای کاتولیک روم از تعالیم کلیسای خود پیروی می‌کنند، و در عبادت نیز از طریق توسل به مریم عذرا و قدیسان به راز و نیاز با مسیح می‌پردازند.

سه اصل اساسی همهٔ شاخه‌های پروتستانیسم از این قرارند:
1- کتاب‌ مقدس تنها سرچشمه تعالیم است و مؤمنان هیچ نیازی به وحی و الهام اضافی و اصول اعتقادی جدید که مغایر کلام مقدس خدا باشد، ندارند،

2- نجات و رستگاری در دنیای بعد از مرگ تنها از طریق فیض خدا (و نه اعمال ما) حاصل می‌شود،

3- همه مؤمنان می‌توانند کتاب‌ مقدس را بخوانند و با قدرت و هدایت روح القدس تفسیر کنند.

نکات مسیحیت 30

سپیده‌ هر صبح،
شروع خوبی ‌برای همراهی با هستی است؛
با زندگی همراه شو !
با احساس‌ترین سمفونی‌طبیعت را
قلب می نوازد …
تا بتوانیم دلنواز ترین شعر مهربانی
را بسراییم …
و آن را به قلبهای مهربان هدیه دهیم ..

مهربان باشید!
مهربانی زلالی عشق های جاودانه است ..
مهربانی ستایش احساسهای پاک است ..
مهربانی ترنم یگانگی روح آدمهاست …
روزتان سرشار از پاکی و مهربانی…

آمین در نام پر جلال خداوند

قلبــــت را آرام کن؛

یه وقتهـایی بنشین و خلوت کن با تمام سکــوت هایت.
نگــــــــاه کن به اطـــــــرافت؛
به خوشبختــی ‌هایت،
به کسانی که میدانـی دوستت دارنـــد،
به وجود آدم هایــی که برایت اهمیـت دارند.
و بـه خـدایـی که تنهایت نخـواهــد گذاشت…

 خوشبختی:

واقف بودن باینکه هرچه داریم
رحمت خداست
و هرچه نداریم حکمت خدا
خوشبختی یعنی همین
خوشبختی رسیدن به خواسته‌ ها نیست
بلکه لذت بردن از داشته‌ هاست.

 باورهای ذهنی یا ایمان ثمربخش؟

بعضی گُمان می‌بَرند که اگر فقط در ذهن خود، باورهايی درست دربارۀ مسیح داشته باشند، حیات جاویدان را دریافت خواهند کرد.
باورها و اعتقاداتِ درست بسیار مهم است، اما چنانچه باعث دگرگونی تدریجی زندگی شخص نگردد، بی‌ثمر است.
این همان است که مسیح فرمود: “چگونه است که مرا سرورم، سرورم می‌خوانید، امّا به آنچه می‌گویم عمل نمی‌کنید؟” (انجیل لوقا ۶: ۴۶).
پولس رسول نیز می‌فرماید: “مهم ایمانی است که از راه محبت عمل می‌کند.” (غلاطیان ۵: ۶).

 من در ایمان به مسیح از روح القدس کمک دریافت می کنم چون بهترین دوست من است با خود مسیح عشق و حال می کنم و با پدر درد و دل می کنم این است ایمان مسیحی
و این است درک صحیح از مسیحیت
این است هویت من، در پدر فرزندم و در مسیح غلامی می کنم و با روح القدس پادشاهی می کنم

 برای دیگران سرمشق باشيم
گاه شنیده می‌شود که ایماندارانِ به مسيح به دیگران می‌گویند: “تو به من نگاه نکن، من خیلی عیب‌ها دارم! تو به مسیح نگاه کن.” اما پولس رسول به مسیحیان شهر قرنتس، واقع در شرق یونان، با اطمینان می‌فرماید: “پس، از من سرمشق بگیرید، چنانکه من از مسیح سرمشق می‌گیرم.” (اول قرنتیان ۱۱: ۱).
آیا زندگی و رفتار و گفتار ما به‌گونه‌ای هست که بتوانیم با اطمینان به دیگران بگوییم که از ما “سرمشق” بگیرند؟