بایگانی برچسب: s

دعا

پدر شکرگزارم برای همه چیزهایی که به ما دادی، به ما قوت و قدرت خودت را بده و کمکمان کن که با اقتدار و قوت تو به امور روزانه ادامه داده و اندیشه های نیکوی خودت را به ما بده و در دهن ما بپروران و به ما کمک کن برای تمامی رابطه هایمان و در خودت تقدیس کن و اراده نیکوی خودت را در ما بانجام برسان آمین

مزامیر ۵۱:

 [برای سالار مغنیان. مزمور داود وقتی که ناتان نبی بعد از در آمدنش به بَتْشَبَع نزد او آمد] ای خدا به حسب رحمت خود بر منرحم فرما؛ به حسب کثرت رأفتخویش گناهانم را محو ساز. 
 مرا از عصیانم به کلی شست و شو ده و از گناهم مرا طاهر کن. 
 زیرا که من به معصیت خود اعتراف می‌کنم و گناهم همیشه در نظر من است. 
 به تو و به تو تنها گناه ورزیده، و در نظر تو این بدی را کرده‌ام، تا در کلام خود مُصّدَق گردی و در داوری خویش مُزکّیٰ شوی. 
 اینک، در معصیت سرشته شدم و مادرم در گناه به من آبستن گردید. 
 اینک، به راستیِ در قلب راغب هستی. پس حکمت را در باطن من به من بیاموز. 
 مرا با زوفا پاک کن تا طاهر شوم. مرا شست و شو کن تا از برف سفیدتر گردم. 
 شادی و خرمی را به من بشنوان تا استخوانهایی که کوبیده‌ای به وجد آید. 
 روی خود را از گناهانم بپوشان و همهٔٔ خطایای مرا محو کن. 
10  ای خدا دل طاهر در من بیافرین و روح مستقیم در باطنم تازه بساز. 
11  مرا از حضور خود مینداز، و روح قدوس خود را از من مگیر.
12  شادیِ نجات خود را به من باز ده و به روح آزاد مرا تأیید فرما. 
13  آنگاه طریق تو را به خطاکاران تعلیم خواهم داد، و گناهکاران بسوی تو بازگشت خواهند نمود. 
14  مرا از خونها نجات ده! ای خدایی که خدای نجات من هستی! تا زبانم به عدالت تو ترنّم نماید. 
15  خداوندا لبهایم را بگشا تا زبانم تسبیح تو را اخبار نماید. 
16  زیرا قربانی را دوست نداشتی والا می‌دادم. قربانیِ سوختنی را پسند نکردی. 
17  قربانی‌های خدا روح شکسته است. خدایا دل شکسته و کوبیده را خوار نخواهی شمرد. 
18  به رضامندیِ خود بر صهیون احسان فرما وحصارهای اورشلیم را بنا نما. 
19  آنگاه از قربانی‌های عدالت و قربانی‌های سوختنیِ تمام راضی خواهی شد و گوساله‌ها بر مذبح تو خواهند گذرانید

‮‮کارهای رسولان 4:13-17 TPV

وقتی آنان جسارت پطرس و یوحنا را مشاهده كردند و پی بردند كه افرادی درس نخوانده و معمولی هستند، متعجّب شدند و دانستند كه از یاران عیسی بوده‌اند. وقتی شخص شفا یافته را همراه پطرس و یوحنا دیدند، نتوانستند گفتار آنان را تكذیب نمایند. پس به ایشان امر كردند، كه از شورا بیرون بروند و سپس دربارهٔ این موضوع مشغول بحث شدند و گفتند: «با این افراد چه كنیم؟ چون همهٔ ساكنان اورشلیم می‌دانند كه معجزه‌ای چشمگیر به وسیلهٔ ایشان انجام شده است و ما نمی‌توانیم منكر آن بشویم. امّا برای اینكه این جریان در میان قوم بیش از این شایع نشود، به آنان اخطار كنیم، كه دیگر دربارهٔ عیسی با كسی سخن نگویند.»”

برای هم دعا کنیم

در اوایل دهه هشتاد بود، که در سمیناری برای تقویّت و رشد ایمان شرکت کرده بودم. قبل از اینکه سمینار آغاز شود، با شرکت کنندگان با هم آغاز به دعا کردیم. هنوز دقیقه ای نگذشته بود که من با خود فکر می کردم: “برای چه چیزی دعا کنم؟” فکرم کار نمی کرد. به یاد آیه های زیر افتادم که پولس به کلیسای در رُوم می نویسد:
“به همین طریق روح خدا (روح القدس) در عین ضعف و ناتوانی، ما را یاری می‌کند؛ زیرا ما هنوز نمی‌دانیم چگونه باید دعا كنیم. امّا خود روح خدا با ناله‌هایی ‌كه نمی‌توان بیان كرد، برای ما شفاعت می‌کند و آنكه قلبهای انسان را جستجو می‌کند، از نیّت روح آگاه است؛ چون روح‌‌القدس مطابق خواست خدا برای مقدّسین شفاعت می‌کند.”
رومیان 8:26 – 27 TPV

بنابراین از خدا پرسیدم و گفتم: خدایا برای چه می خواهی من الآن دعا کنم؟ لحظه ای نگذشته بود، که ناگهان رؤیایی (تصویری) را در مقابل چشمان بسته ام، دیدم. آنچه می دیدم رؤیایی بسیار وحشتناک بود. دریایی از آتش مذاب را دیدم که پر از انسانهایی بود که فریاد و ناله می کردند. انسانهایی را می دیدم که گویی از درد و رنج سعی می کنند به ساحل این دریا خود را برسانند تا خود را نجات دهند. ولی هرگاه به ساحل نزدیک می شدند، ساحل دورتر می شد و یا دیواری پدیدار می شد و جلو آنها را می گرفت.

در این میان که از بالا نظاره گر این صحنه بودم یکی از بستگان نزدیک خود را، که در اینجا او را داوید می نامم، دیدم که بدینگونه کوشش می کرد تا از این دریاچه آتش که در آن گرفتار بود خود را نجات دهد. ولی هربار که به ساحل نجات نزدیک می شد، دیواری در مقابلش بالا می رفت.
از آنچه می دیدم چنان منقلب شده بودم که با گریه و ناله برایش دعا می کردم تا فیض خداوند شامل حالش شده و از آن جهنم آزاد شود.

بلافاصله پس از پایان این سمینار با مادر خود که در آن زمان در ایران زندگی می کرد، تماس گرفتم و از رؤیای خود او را آگاه کردم. پشت تلفن صدای گریه اش را شنیدم که می گفت: “عزیزمان داوید گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شده است و حالش بسیار بد است. گفته می شود که مدت زیادی از زندگیش باقی نمانده و پدرت به اورمیه رفته تا به او کمک کند.

داوید را به بیمارستان برده است تا شاید بتوانند او را معالجه کنند. برایش دعا کن”. به او گفتم من که نمی دانستم او در چنین وضعیتی است و اینکه خدا با نشان دادن این رؤیا به من هدفش نجات آن عزیزمان است. من مطمئن هستم. برایش دعا کردم و دعا خواهم کرد. فقط به پدرم اطلاع بدهید که خداوند او را شفا خواهد داد و او آزاد خواهد شد تا شاهدی برای یشوع مسیح زنده باشد.

مدت طولانی نگذشته بود که به من خبر داده شد که داوید نه تنها شفا یافته و خداوند بر او رحم کرده و زندگی دوباره ای را به او داده است، بلکه او نیز زندگی باز یافته خود را به یشوع مسیح تسلیم کرده است.

آیا جهنم وجود دارد؟
جهنم نه تنها محلی است ابدی که کتاب مقدس به روشنی درباره آن سخن می گوید. بلکه جایی است که خدا در اصل برای شیطان و فرشتگانش خلق کرده است و او هرگز نمی خواهد هیچ انسانی در آنجا باشد. آرزو و خواست خدا در این است، که همه انسانها نجات پیدا کنند و در ابدیّت با او بسر برند.

“زیرا خدا جهانیان را آن‌قدر محبّت نمود كه پسر یگانهٔ خود را داد تا هرکه به او ایمان بیاورد هلاک نگردد، بلكه صاحب حیات جاودان شود.”
یوحنا 3:16 TPV

اما همانطور که زندگی ابدی را بوسیله ایمان به یشوع مسیح در این جهان می یابیم و پس از مرگ، در ابدیت ادامه خواهد یافت، همینطور می توانیم برای ماندن در این زندگی جهنمی و بدون نجات یشوع مسیح در این جهان تصمیم بگیریم، که در ابدیت هم ادامه خواهد یافت.

همانطور که خداوند ما در جستجوی مردان و زنانی است که از او بپرسند: خداوندا چگونه و برای چه دعا کنم؟ آنجایی که آنها را بیابد، بلافاصله او نیز واکنش نشان می دهد و افرادی را به آنها نشان می دهد تا از جهنمی که برای خود ساخته اند، با شفاعت اینچنین ایماندارانی آنها را نجات دهد.

کشیش وُلنر بت صیاد، فرانکفورت

برای هم دعا کنیم

در اوایل دهه هشتاد بود، که در سمیناری برای تقویّت و رشد ایمان شرکت کرده بودم. قبل از اینکه سمینار آغاز شود، با شرکت کنندگان با هم آغاز به دعا کردیم. هنوز دقیقه ای نگذشته بود که من با خود فکر می کردم: “برای چه چیزی دعا کنم؟” فکرم کار نمی کرد. به یاد آیه های زیر افتادم که پولس به کلیسای در رُوم می نویسد:
“به همین طریق روح خدا (روح القدس) در عین ضعف و ناتوانی، ما را یاری می‌کند؛ زیرا ما هنوز نمی‌دانیم چگونه باید دعا كنیم. امّا خود روح خدا با ناله‌هایی ‌كه نمی‌توان بیان كرد، برای ما شفاعت می‌کند و آنكه قلبهای انسان را جستجو می‌کند، از نیّت روح آگاه است؛ چون روح‌‌القدس مطابق خواست خدا برای مقدّسین شفاعت می‌کند.”
رومیان 8:26 – 27 TPV

بنابراین از خدا پرسیدم و گفتم: خدایا برای چه می خواهی من الآن دعا کنم؟ لحظه ای نگذشته بود، که ناگهان رؤیایی (تصویری) را در مقابل چشمان بسته ام، دیدم. آنچه می دیدم رؤیایی بسیار وحشتناک بود. دریایی از آتش مذاب را دیدم که پر از انسانهایی بود که فریاد و ناله می کردند. انسانهایی را می دیدم که گویی از درد و رنج سعی می کنند به ساحل این دریا خود را برسانند تا خود را نجات دهند. ولی هرگاه به ساحل نزدیک می شدند، ساحل دورتر می شد و یا دیواری پدیدار می شد و جلو آنها را می گرفت.

در این میان که از بالا نظاره گر این صحنه بودم یکی از بستگان نزدیک خود را، که در اینجا او را داوید می نامم، دیدم که بدینگونه کوشش می کرد تا از این دریاچه آتش که در آن گرفتار بود خود را نجات دهد. ولی هربار که به ساحل نجات نزدیک می شد، دیواری در مقابلش بالا می رفت.
از آنچه می دیدم چنان منقلب شده بودم که با گریه و ناله برایش دعا می کردم تا فیض خداوند شامل حالش شده و از آن جهنم آزاد شود.

بلافاصله پس از پایان این سمینار با مادر خود که در آن زمان در ایران زندگی می کرد، تماس گرفتم و از رؤیای خود او را آگاه کردم. پشت تلفن صدای گریه اش را شنیدم که می گفت: “عزیزمان داوید گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شده است و حالش بسیار بد است. گفته می شود که مدت زیادی از زندگیش باقی نمانده و پدرت به اورمیه رفته تا به او کمک کند.

داوید را به بیمارستان برده است تا شاید بتوانند او را معالجه کنند. برایش دعا کن”. به او گفتم من که نمی دانستم او در چنین وضعیتی است و اینکه خدا با نشان دادن این رؤیا به من هدفش نجات آن عزیزمان است. من مطمئن هستم. برایش دعا کردم و دعا خواهم کرد. فقط به پدرم اطلاع بدهید که خداوند او را شفا خواهد داد و او آزاد خواهد شد تا شاهدی برای یشوع مسیح زنده باشد.

مدت طولانی نگذشته بود که به من خبر داده شد که داوید نه تنها شفا یافته و خداوند بر او رحم کرده و زندگی دوباره ای را به او داده است، بلکه او نیز زندگی باز یافته خود را به یشوع مسیح تسلیم کرده است.

آیا جهنم وجود دارد؟
جهنم نه تنها محلی است ابدی که کتاب مقدس به روشنی درباره آن سخن می گوید. بلکه جایی است که خدا در اصل برای شیطان و فرشتگانش خلق کرده است و او هرگز نمی خواهد هیچ انسانی در آنجا باشد. آرزو و خواست خدا در این است، که همه انسانها نجات پیدا کنند و در ابدیّت با او بسر برند.

“زیرا خدا جهانیان را آن‌قدر محبّت نمود كه پسر یگانهٔ خود را داد تا هرکه به او ایمان بیاورد هلاک نگردد، بلكه صاحب حیات جاودان شود.”
یوحنا 3:16 TPV

اما همانطور که زندگی ابدی را بوسیله ایمان به یشوع مسیح در این جهان می یابیم و پس از مرگ، در ابدیت ادامه خواهد یافت، همینطور می توانیم برای ماندن در این زندگی جهنمی و بدون نجات یشوع مسیح در این جهان تصمیم بگیریم، که در ابدیت هم ادامه خواهد یافت.

همانطور که خداوند ما در جستجوی مردان و زنانی است که از او بپرسند: خداوندا چگونه و برای چه دعا کنم؟ آنجایی که آنها را بیابد، بلافاصله او نیز واکنش نشان می دهد و افرادی را به آنها نشان می دهد تا از جهنمی که برای خود ساخته اند، با شفاعت اینچنین ایماندارانی آنها را نجات دهد.

کشیش وُلنر بت صیاد، فرانکفورت

مشکل ما با بخشش

بخش دوم

«نسبت به هم مهربان و دلسوز باشید و یکدیگر را ببخشید همانطور که خدا نیز شما را بخاطر مسیح بخشیده است‌» (افسسیان ۴:‏۳۲)

تصمیم و انتخاب ما که ببخشیم‌

نبخشیدن را شیطان در زندگی روحانی ما از آن به بهترین نحو استفاده می‌کند. کتاب‌مقدس در این مورد اخطار داده و ما را تشویق می‌کند که دیگران را ببخشیم تا بدین ترتیب شیطان نتواند از ما سوءاستفاده کند. (دوم قرنتیان‌ ۲:‏۱۰ و ۱۱)
خدا از ما می‌خواهد که دیگران را از دل ببخشیم و گر نه ما را بدست شکنجه‌گران خواهد سپرد. (متی‌ ۱۸:‏۳۴ و ۳۵)

بخشیدن دیگران بخاطر نفعی است که خود ما بیشتر از آن بهره‌مند می‌شویم تا دیگران‌! زمانی که دیگران را می‌بخشیم‌، خود ما آزاد می‌گردیم‌.
فراموش کردن شاید نتیجه‌ای از بخشیدن باشد ولی به هیچوجه نمی‌تواند خود بخشیدن باشد. زمانی که ما گذشته را بیرون کشیده و از آن به ضد دیگران استفاده می‌کنیم یعنی اینکه آنها را نبخشیده‌ایم‌.
چرا بخشیدن در آزادی ما اینقدر مهم است‌؟

بخاطر صلیب‌، خدا آنچه را که سزاوار آن بودیم به ما نداد. خدا آنچه را که به آن احتیاج داشتیم به ما عطا کرد، آنهم بر اساس رحمت خود.« ما را لازم است که مانند پدر آسمانی خود رحیم و دلسوز باشیم» (لوقا ۶:‏۳۶).

ما باید چنانکه خود بخشیده شده‌ایم‌، ببخشیم‌
بخشیدن فراموش کردن نیست‌. بسیاری از مردم تلاش می‌کنند که فراموش کنند ولی در عمل می‌بینند که قادر به انجام اینکار نیستند. خدا در کلام خود می ‌فرماید که «…گناهانشان را دیگر بیاد نخواهم آورد» (عبرانیان ۱۰:‏۱۷)، ولی خدا که آگاه و عالم بر همه چیز است‌، چطور می‌تواند فراموش کند؟
عبارت «گناهانشان را دیگر بیاد نخواهم آورد» به این معنی است که خدا دیگر از گذشته جهت محکوم کردن ما استفاده نخواهد کرد . (مزمور ۱۰۳:‏۱۲) فراموش کردن شاید نتیجه‌ای از بخشیدن باشد ولی به هیچوجه نمی‌تواند خود بخشیدن باشد. زمانی که ما گذشته را بیرون کشیده و از آن به ضد دیگران استفاده می‌کنیم‌، به این معنی است که آنها را نبخشیده‌ایم‌.

بخشیدن انتخابی است که در زندگی با آن روبرو می‌گردیم و آنجاست که خواست و اراده ما دچار بحران می‌گردد. ما تصمیم بر این می‌گیریم که با ناراحتی و تنفری که در مورد فرد دیگری در ما هست‌، روبرو شویم تا بتوانیم او را از دل ببخشیم‌. از آنجا که خدا هم از ما انجام این امر را می‌طلبد، پس این امر چیزی است که انجام آن در قدرت ما هست‌، زیرا خدا چیزی از ما نخواهد خواست اگر بداند که انجام آن در قدرت ما نیست‌. ولی بخشیدن دیگران برای ما امری بسیار مشکل می‌نماید زیرا با آن مفهومی که از عدالت در ذهن ما هست منافات دارد.

ما بخاطر آن کار غلطی که نسبت به ما انجام شده‌، بیشتر طالب تلافی و انتقام هستیم‌. ولی خدا به ما امر کرده است که نباید به دنبال انتقام باشیم (رومیان ۱۲:‏۱۹)، و وقتی این فرمان خدا را می‌شنویم‌، صدای اعتراض ما بلند می‌شود: «آخه چرا؟ چرا بگذارم از دستم قصر در رود؟». او از دست شما قصر در می‌رود ولی از دست خدا نمی‌تواند. خدا با او به انصاف و عدالت معامله خواهد کرد؛ چیزی که ما بهیچوجه قادر به انجام آن نیستیم‌.

اگر ما آنهایی را که نسبت به ما خطا کرده‌اند، از قلاب خود رها نکنیم‌، خود ما به قلاب آنها و قلاب گذشته گرفتار خواهیم بود که آن هم یعنی اینکه دائم در رنج و عذاب زندگی کنیم‌. باید به این عذاب پایان داد. باید دیگران را از قلاب خود رها کنیم‌. ما دیگران را بخاطر خود آنها نمی‌بخشیم بلکه بخاطر شخص خودمان می‌بخشیم‌. احتیاج شما بـه شما به بخشیدن دیگران مطلبی نیست که صرفاً بین شما و دیگران باشد، بلکه مطلبی است که بین شما و خداست‌.

بهای بخشیدن‌

«برادرتان را از ته دل ببخشید!» (متی ۱۸:‏۳۵)
بخشیدن یعنی اینکه انسان می‌پذیرد که با نتایج گناه شخصی دیگر در زندگی خود زندگی کند. بخشیدن بها دارد. این ما هستیم که با بخشیدن خطا و بدی‌ای که نسبت به ما صورت گرفته است‌، بهای آن را می‌پردازیم‌. ولی باید دانست چه ببخشیم و چه نبخشیم در هر حال با نتایج این خطا و بدی در زندگی خود زندگی خواهیم کرد.

تنها چیزی که اینجا برای ما باقی می‌ماند، این است که آن را یا در اسارت تلخی و دلخوری انجام دهیم و یا در آزادی ناشی از بخشش‌. عیسی‌مسیح ما را بدین شیوه بخشید؛ او نتایج گناه ما را خود بگردن گرفت‌.
بخشش حقیقی همیشه بها می‌طلبد، زیرا هیچ کس نمی‌تواند حقیقتاً ببخشد اگر جزا و مکافات خطا و گناه شخص دیگر را متحمل نگردد.
پس چرا دیگر ببخشیم‌؟

برای اینکه مسیح ما را بخشید. خدای پدر «بار گناه ما را بر دوش مسیح بیگناه گذاشت تا ما بعنوان پیروان او، آنطور که مورد پسند خداست‌، نیک و عادل شویم‌» (دوم قرنتیان ۵:‏۲۱)
پس عدالت چه می‌شود؟

به نام پر جلال، عظيم وقدوس عيسي مسيح،

اى خداوند تو تنها خداى زنده و واقعى هستى، خداى عظيم و مهيب، خداى تواناى معجزه گر، خداى بوجود اورنده زمين و زمان، خدائی كه طپش قلب همه دست توست، نفس كشيدنمان به اراده توست، تو از خلقت همه چيز و همه كس هدف داشته اى، دنيايى كه تو از ازل تا ابد فرمانروايش هستى، از كوچكترين تا بزرگترين با نظمى دقيق به خواست مقتدرانه تو اداره مي شود….. شكر و سپاس مخصوص توست
اى خداوند تنها تورا مي پرستيم و تو را شكر مي كنيم كه براستى ما را نجات دادى و از اوهام و خورافات و باورهاى غلط، ترسها و ترديدها نجاتمان دادى شكر شكر شكر
اى خداوند عيسى مسيح نام تو پر قدرت است و كارهاى تو عجيب، اى قدوس ايمانهاى ما ايمانداران را محكم نگه دار و ما را وسيله اى براى نجات ديگران قرار ده،
اى خداوند خداى بي نياز ، تو شاهد نيازهاى مايى، تمامى اين نيازها را امروز به حضورت مي آورم و خالصانه و عاجزانه از تو تمنا مي كنم كه تك تك نيازهاى ما را به بهترين و زيباترين شكل ممكن براورده سازى
امين امين مي گويم و شكر و سپاس كه به ما توجه مي كنى و صداى ما را مي شنوى،
اى خداوند كه تك تك اعضاى نان روزانه را مي بينى و درخوستهاي ما را مي شنوى، تك تك دعاهاى تمام خواهران و برادرانم را براورده ساز،تمام مشگلات مالى، عاطفى، تنهايى، گرفتاريها، گره ها، دردها، رنجها، بيماريهاى جسمى، روحى، نااميدى، همه و همه را به حضور تو می آوريم و به نام مقدست اى عيسى مسيح مي خواهيم كه حل كنى، شفا ببخشى، براورده كنى، باز كنى، نجات دهى، شاد كنى، كمك كنى.