بایگانی برچسب: s

زکريا

ر ماه‌ هشتم‌ از سال‌ دوّم‌ داریوش‌، كلام‌ خداوند بر زَكَرّیا ابن‌ بَرَكیا ابن‌ عدُّوی‌ نبی‌ نازل‌ شده‌، گفت:
 « خداوند بر پدران‌ شما بسیار غضبناك‌ بود.
 پس‌ به‌ ایشان‌ بگو: یهوه‌ صبایوت‌ چنین‌ می‌گوید بسوی‌ من‌ بازگشت‌ كنید. قول‌ یهوه‌ صبایوت‌ این‌ است‌. و یهوه‌ صبایوت‌ می‌گوید: من‌ به‌ سوی‌ شما رجوع‌ خواهم‌ نمود.
 شما مثل‌ پدران‌ خود مباشید كه‌ انبیا سَلَف‌ ایشان‌ را ندا كرده‌، گفتند یهوه‌ صبایوت‌ چنین‌ می‌گوید از راههای‌ زشت‌ خود و از اعمال‌ بد خویش‌ بازگشت‌ نمایید، امّا خداوند می‌گوید كه‌ ایشان‌ نشنیدند و به‌ من‌ گوش‌ ندادند.
 پدران‌ شما كجا هستند و آیا انبیا همیشه‌ زنده‌ می‌مانند؟
 لیكن‌ كلام‌ و فرایض‌ من‌ كه‌ به‌ بندگان‌ خود انبیا امرفرموده‌ بودم‌، آیا پدران‌ شما را در نگرفت‌؟ و چون‌ ایشان‌ بازگشت‌ نمودند، گفتند چنانكه‌ یهوه‌ صبایوت‌ قصد نمود كه‌ موافق‌ راهها و اعمال‌ ما به‌ ما عمل‌ نماید همچنان‌ به‌ ما عمل‌ نموده‌ است‌.»
 در روز بیست‌ و چهارم‌ ماه‌ یازدهم‌ كه‌ ماه‌ شَباط‌ باشد، از سال‌ دوّم‌ داریوش‌، كلام‌ خداوند بر زَكَریا ابن‌ بَرَكیا ابن‌ عِدّوُی‌ نبی‌ نازل‌ شده‌، گفت‌:
 در وقت‌ شب‌ دیدم‌ كه‌ اینك‌ مردی‌ بر اسب‌ سرخ‌ سوار بود و در میان‌ درختان‌ آس‌ كه‌ در وادی‌ بودایستاده‌ و در عقب‌ او اسبان‌ سرخ‌ و زرد و سفید بود.
 و گفتم‌: «ای‌ آقایم‌ اینها چیستند؟» و فرشته‌ای‌ كه‌ با من‌ تكلّم‌ می‌نمود، مرا گفت‌: «من‌ تو را نشان‌ می‌دهم‌ كه‌ اینها چیستند.»
10  پس‌ آن‌ مرد كه‌ در میان‌ درختان‌ آس‌ ایستاده‌ بود، جواب‌ داد و گفت‌: «اینها كسانی‌ می‌باشند كه‌ خداوند ایشان‌ را برای‌ تردّد نمودن‌ در جهان‌ فرستاده‌ است‌.»
11  و ایشان‌ به‌ فرشته‌ خداوند كه‌ در میان‌ درختان‌ آس‌ ایستاده‌ بود جواب‌ داده‌، گفتند: «ما در جهان‌ تردّد نموده‌ایم‌ و اینك‌ تمامی‌ جهان‌ مستریح‌ و آرام‌ است‌.»
12  و فرشته‌ خداوند جواب‌ داده‌، گفت‌: «ای‌ یهوه‌ صبایوت‌ تا به‌ كی‌ بر اورشلیم‌ و شهرهای‌ یهودا كه‌ در این‌ هفتاد سال‌ غضبناك‌ می‌بودی‌ رحمت‌ نخواهی‌ نمود؟»
13  و خداوند با سخنان‌ نیكو و كلام‌ تسلّی‌آمیز آن‌ فرشته‌ای‌ را كه‌ با من‌ تكلّم‌ می‌نمود جواب‌ داد.
14  پس‌ فرشته‌ای‌ كه‌ با من‌ تكلّم‌ می‌نمود مرا گفت‌: «ندا كرده‌ بگو یهوه‌ صبایوت‌ چنین‌ می‌گوید: در باره‌ اورشلیم‌ و صَهْیون‌ غیرت‌ عظیمی‌ داشتم‌.
15  و برامّت‌های‌ مطمئن‌ سخت‌ غضبناك‌ شدم‌ زیرا كه‌ اندك‌ غضبناك‌ می‌بودم‌ لیكن‌ ایشان‌ بلا را زیاده‌ كردند.
16  بنابراین‌ خداوند چنین‌ می‌گوید: به‌ اورشلیم‌ با رحمت‌ها رجوع‌ خواهم‌ نمود و خانه‌ من‌ در آن‌ بنا خواهد شد. قول‌ یهوه‌ صبایوت‌ این‌ است‌ و ریسمانكاری‌ براورشلیم‌ كشیده‌ خواهد شد.
17  بار دیگر ندا كرده‌، بگو كه‌ یهوه‌ صبایوت‌ چنین‌ می‌گوید: شهرهای‌ من‌ بار دیگر به‌ سعادتمندی‌ لبریز خواهد شد و خداوند صَهْیون‌ را باز تسلّی‌ خواهـد داد و اورشلیم‌ را بار دیگر خواهد برگزید.»
18  پس‌ چشمان‌ خود را برافراشته‌، نگریستم‌ و اینك‌ چهار شاخ‌ بود.
19  و به‌ فرشته‌ای‌ كه‌ با من‌ تكلّم‌ می‌نمود گفتم‌: «اینها چیستند؟» او مرا گفت‌: «اینها شاخها می‌باشند كه‌ یهودا و اسرائیل‌ و اورشلیم‌ را پراكنده‌ ساخته‌اند.»
20  و خداوند چهار آهنگر به‌ من‌ نشان‌ داد.
21  و گفتم‌: «اینان‌ برای‌ چه‌ كار می‌آیند؟» او در جواب‌ گفت‌: «آنها شاخها می‌باشند كه‌ یهودا را چنان‌ پراكنده‌ نموده‌اند كه‌ احدی‌ سر خود را بلند نمی‌تواند كرد. و اینها می‌آیند تا آنها را بترسانند و شاخهای‌ امّت‌هایی‌ را كه‌ شاخ‌ خود را بر زمین‌ یهودا برافراشته‌، آن‌ را پراكنده‌ ساخته‌اند بیرون‌ افكننـد.»

ترس

تو مي گويي : مي ترسم

خدا مي گويد : مترس زيرا كه من با تو هستم و مشوش مشو زيرا من خداي تو هستم ! تو را تقويت خواهم نمود و البته تو را معاونت خواهم داد و تو را به دست راست عدالت خود دستگيري خواهم كرد . ( اشعيا ١٠:٤١ )

تو مي گويي : تنها هستم 

خدا مي گويد : سيرت شما از محبت نقره خالي باشد و به آنچه داريد قناعت كنيد زيرا كه او گفته است : تو را هرگز رها نكنم و تو را ترك نخواهم نمود . ( عبرانيان ٥:١٣ ) 

مي گويي : خيلي خسته ام

خدا مي گويد : بياييد نزد من اي تمام زحمتكشان و گرانباران و من شما را آرامي خواهم بخشيد . يوغ مرا بر خود گيريد و از من تعليم يابيد زيرا كه حليم و افتاده دل هستم و در نفوس خود آرامي خواهيد يافت ؛ زيرا يوغ من خفيف است و بار من سبك . ( متي ١١ : ٢٨-٣٠ )

مي گويي : هيچ كس واقعن مرا دوست ندارد

خدا مي گويد : چونكه در نظر من گرانبها و مكرم بودي و من تو را دوست مي داشتم پس مردمان را به عوض تو و طوايف را در عوض جان تو تسليم خواهم نمود . ( اشعيا ٤:٤٣ )

مي گويي : ديگر بيشتر از اين نمي توانم تحمل كنم

خدا مي گويد : مرا گفت : ” فيض من تو را كافي است، زيرا كه قوت من در ضعف كامل مي گردد .” پس به شادي بسيار از ضعف هاي خود بيشتر فخر خواهم نمود تا قوت مسيح در من ساكن شود . ( دوم قرنتيان ٩:١٢ )

مي گويي : نمي دانم چه كنم 

خدا مي گويد : به تمامي دل خود بر خداوند توكل نما و بر عقل خود تكيه مكن . در همه راه هاي خود او را بشناس، و او طريق هايت را راست خواهد گردانيد . ( امثال ٣: ٥-٦ )

مي گويي : نمي توانم اين كار را انجام دهم 

خدا مي گويد : قوت هر چيز را دارم در مسيح كه مرا تقويت مي بخشد . ( فيليپيان ١٣:٤ )

مي گويي : هيچ چيزي از اين موقعيت عايد من نمي شود

خدا مي گويد : و مي دانم كه به جهت آناني كه خدا را دوست مي دارند و به حسب اراده او خوانده شده اند، همه چيز ها براي خيريت ( ايشان ) با هم در كار مي باشند . ( روميان ٢٨:٨ )

مي گويي : نمي توانم خودم را ببخشم

خدا مي گويد : اگر به گناهان خود اعتراف كنيم ، او امين و عادل است تا گناهان ما را بيامرزد و ما را از هر ناراستي پاك سازد . ( اول يوحنا ٩:١ )

مي گويي : در نياز هستم

خدا مي گويد : اما خداي من همه احتياجات شما را بر حسب دولت خود در جلال مسيح عيسي رفع خواهد نمود . ( فيليپيان ١٩:٤ )

مي گويي : از آينده مي ترسم

خدا مي گويد : زيرا خداوند مي گويد : فكر هايي را كه براي شما دارم مي دانم كه فكر هاي سلامتي مي باشد و نه بدي تا شما را در آخرت اميد بخشم . ( ارميا ١١:٢٩ )

مي گويي : آيا خدا واقعن به سخنان من گوش مي دهد ؟

خدا مي گويد : و مرا خواهيد خواند و آمده ، نزد من تضرع خواهيد كرد و من شما را اجابت خواهم نمود . و مرا خواهيد طلبيد و چون مرا به تمامي دل خود جستجو نماييد ، مرا خواهيد يافت . ( ارميا ٢٩: ١٢-١٣ )

ازمایش خداوند

آزمایشهای سه گانه

آنگاه روح القدس، عیسی را به بیابان برد تا ابلیس او را در مقابل وسوسه‌ها امتحان كند. عیسی چهل شبانه‌روز، روزه گرفت و سرانجام گرسنه شد. در آن وقت وسوسه كننده به او نزدیک شده گفت: «اگر تو پسر خدا هستی بگو این سنگها نان بشود.»  عیسی در جواب گفت: «کتاب‌مقدّس می‌فرماید: ‘زندگی انسان فقط بسته به نان نیست، بلكه به هر كلمه‌ای كه خدا می‌فرماید.’»  آنگاه ابلیس او را به شهر مقدّس برده بر روی كنگرهٔ معبد بزرگ قرار داد و به او گفت: «اگر تو پسر خدا هستی خود را از اینجا به پایین بینداز زیرا کتاب‌مقدّس می‌فرماید: ‘او به فرشتگان خود فرمان خواهد داد و آنان تو را با دستهای خود خواهند گرفت مبادا پایت به سنگی بخورد.’»  عیسی جواب داد: «کتاب‌مقدّس همچنین می‌فرماید: ‘خداوند خدای خود را امتحان نكن.’» بار دیگر ابلیس او را بر بالای كوه بسیار بلندی برد و تمامی ممالک جهان و شكوه و جلال آنها را به او نشان داد و گفت: «اگر نزد من سجده کنی و مرا بپرستی، همهٔ اینها را به تو خواهم داد.» عیسی به او فرمود: «دور شو ای شیطان، کتاب‌مقدّس می‌فرماید: ‘باید خداوند خدای خود را بپرستی و فقط او را خدمت نمایی.’»  آنگاه ابلیس عیسی را ترک نموده و فرشتگان آمده، او را خدمت كردند.

متّی ۴:۱ – ۱۱

ایماندار در گناه

هنگامیکه زشتی گناه را می بینید، هنگامیکه خودتان را همانطور که هستید می بینید، آشفته و پریشان نشوید. مسیح برای نجات گناهکاران به این دنیا آمد. ما خدا را با خودمان مصالحه ندادیم، بلکه محبت عالی و شگفت انگیز خداوند در مسیح است که “ جهان را با خودآشتی داد”. (دوم قزنتیان 5 آیه 19) او با محبت عظیمش، دلهای فرزندان خطا کارش را به سوی خود جلب می کند. هیچ پدر و مادر زمینی نمی تواند به اندازه خداوند در مقابل خطاها و اشتباهات فرزندان صبور و مهربان باشد. هیچ کس نمی تواند به اندازه او گناههکار را محبت کند.همه وعده های او و تمامی هشدارهای او نشان دهنده محبت غیر قابل وصف اوست.

هنگامیکه شیطان می آید و به شما می گوید که بسیار گناهکار هستید، به نجات دهنده خود عیسی نگاه کنید و از مهربانی و فضایل او بگویید. چیزی که به شما کمک خواهد کرد این است که به نور او نگاه کنید. گناهانتان را اعتراف کنید، اما به دشمن بگویید: “عیسی به این جهان آمد تا گنهکاران را نجات دهد”. و اینکه شما می توانید با محبت بی نظیر او نجات یابید. (اول تیموتانوس 1 آیه 15). عیسی از شمعون درباره دو نفر که بدهکار بودند سوال کرد. یکی از آنها مقداری کم و دیگری مقداری زیاد بدهکار بود. اما طلبکار قرضهای هر دو نفر را بخشید. مسیح از شمعون پرسید کدام یک از این دو طلبکارش بیشتر دوست خواهد داشت. شمعون پاسخ داد :“ آ ن که بدهی بیشتری داشت و بخشیده شد”. (لوقا 7 آیه 24) ما گناهکاران بزرگی بودیم اما مسیح گناهان ما را بر صلیب برخود نهاد و،بجای ما بر صلیب قرار گرفت تا ما بخشیده شویم. فضایل مربوط به قربانی او کافی است تا به خاطر ما به حضور پدر تقدیم شود. آنانی را که او بیشتر بخشیده است، او را بیشتر دوست خواهند داشت. و به تخت رحمت او نزدیکتر خواهند شد تا او را به خاطر محبت و ایثار عظیم او پرستش کنند.

هر چه بیشتر محبت خدا را درک کنیم، بیشتر به شرارت و پلیدی گناه پی می بریم. هنگامیکه درازای زنجیری را که به خاطر ما شکسته شد می بینیم، و زمانی که به قربانی عظیم مسیح که به خاطر ما انجام شد فکر می کنیم، دل ما با مهربانی و شفقت نرم می شود.

ایماندار در گناه

هنگامیکه زشتی گناه را می بینید، هنگامیکه خودتان را همانطور که هستید می بینید، آشفته و پریشان نشوید. مسیح برای نجات گناهکاران به این دنیا آمد. ما خدا را با خودمان مصالحه ندادیم، بلکه محبت عالی و شگفت انگیز خداوند در مسیح است که “ جهان را با خودآشتی داد”. (دوم قزنتیان 5 آیه 19) او با محبت عظیمش، دلهای فرزندان خطا کارش را به سوی خود جلب می کند. هیچ پدر و مادر زمینی نمی تواند به اندازه خداوند در مقابل خطاها و اشتباهات فرزندان صبور و مهربان باشد. هیچ کس نمی تواند به اندازه او گناههکار را محبت کند.همه وعده های او و تمامی هشدارهای او نشان دهنده محبت غیر قابل وصف اوست.

هنگامیکه شیطان می آید و به شما می گوید که بسیار گناهکار هستید، به نجات دهنده خود عیسی نگاه کنید و از مهربانی و فضایل او بگویید. چیزی که به شما کمک خواهد کرد این است که به نور او نگاه کنید. گناهانتان را اعتراف کنید، اما به دشمن بگویید: “عیسی به این جهان آمد تا گنهکاران را نجات دهد”. و اینکه شما می توانید با محبت بی نظیر او نجات یابید. (اول تیموتانوس 1 آیه 15). عیسی از شمعون درباره دو نفر که بدهکار بودند سوال کرد. یکی از آنها مقداری کم و دیگری مقداری زیاد بدهکار بود. اما طلبکار قرضهای هر دو نفر را بخشید. مسیح از شمعون پرسید کدام یک از این دو طلبکارش بیشتر دوست خواهد داشت. شمعون پاسخ داد :“ آ ن که بدهی بیشتری داشت و بخشیده شد”. (لوقا 7 آیه 24) ما گناهکاران بزرگی بودیم اما مسیح گناهان ما را بر صلیب برخود نهاد و،بجای ما بر صلیب قرار گرفت تا ما بخشیده شویم. فضایل مربوط به قربانی او کافی است تا به خاطر ما به حضور پدر تقدیم شود. آنانی را که او بیشتر بخشیده است، او را بیشتر دوست خواهند داشت. و به تخت رحمت او نزدیکتر خواهند شد تا او را به خاطر محبت و ایثار عظیم او پرستش کنند.

هر چه بیشتر محبت خدا را درک کنیم، بیشتر به شرارت و پلیدی گناه پی می بریم. هنگامیکه درازای زنجیری را که به خاطر ما شکسته شد می بینیم، و زمانی که به قربانی عظیم مسیح که به خاطر ما انجام شد فکر می کنیم، دل ما با مهربانی و شفقت نرم می شود.

من چگونه می توانم در زندگیم بر گناه چیره شویم؟

کلام خدا منابعی را معرفی می کند که ما به وسیله آنها می توانیم در مقابله با گناهانمان پیروز شویم.

1) روح القدس:
یکی از نعماتی که خداوند به ما (کلیسایش) بخشیده تا بوسیلۀ آن بتوانیم زندگی مسیحی پیروزمندی داشته باشیم، روح القدس است. در غلاطیان 16:5-25 خداوند اعمال جسم را با ثمرات روح القدس مقایسه می کند. در این قسمت از کلام، ما خوانده شده ایم که در روح قدم برداریم. همۀ ایمانداران روح القدس را دارند، اما این قسمت از کلام خدا به ما می گوید که باید در روح القدس قدم برداریم و خود را به کنترل او بسپاریم. به این مفهوم که پایهای ما باید در جایی گذارده شوند که روح راهنمایی می کند نه اینکه خواسته های جسم را متابعت کند.

2) دعا:
این یکی دیگر از منابع مهمی است که خدا برای ما فراهم آورده است. دعا نیز یکی از منابعی است که مسیحیان زیاد راجع به آن صحبت می کنند و خیلی کم آنرا بکار می برند. ما صحبت از جلسات دعا ، وقت دعا، … می کنیم، اما هیچ وقت مثل کلیسای اولیه آنرا بکار نبردهایم (اعمال 3: 1؛ 4: 31؛ 6: 4؛ 13: 1–3 و …). پولس مُکرراً خاطر نشان می سازد که چقدر برای مَردُمی که آنها را خدمت می نمود دعا کرده است. اما ما حتی برای خودمان نیز، این منبعی را که در اختیار داریم، مورد استفاده قرار نمی دهیم.

اما خدا راجع به دعا وعدههای عجیبی داده است (متی 7: 7–11؛ لوقا 18: 1–8؛ یوحنا 6: 23–27؛ اول یوحنا 5: 14– 15). و باز پولس در متنی که در رابطه با آمادگی برای جنگ روحانی نوشته است دعا را نیز خاطر نشان می سازد (افسسیان 6: 18).
چقدر مهم است؟ وقتی باز به پطرس نگاه می کنیم (پیش از آنکه مسیح را انکار کند)، سخنان مسیح را به یاد می آوریم. آنجا مسیح دعا می کند اما پطرس خوابیده است. مسیح او را بیدار می کند و می گوید: “بيدار باشيد و دعا كنيد تا در معرض آزمايش نيفتيد! روح راغب است، ليكن جسم ناتوان.” ( متی 41:26)

همانند پطرس شاید شما هم می خواهید آنچه را صحیح است انجام دهید ولی خود را ناتوان می بینید. ما احتیاج داریم از هر نصیحت، تشویق، و تنبیه در کلام خدا اطاعت کنیم تا یاد بگیریم دائماً بجوئیم، بکوبیم، و بطلبیم … و او نیز قوتی را که بدان نیاز داریم به ما خواهد بخشید. (متی 7:7) دعا باید چیزی عمیق تر از سخنان زبان ما باشد.

من نمیگویم که دعا سحرآمیز است؛ اینطور نیست. خدا عجیب و پُر هیبت است. دعا صرفاً فرصتی است برای اقرار به محدودیت خود و نامتناهی بودن قدرت خداوند. با توجه به این دو حقیقت، در دعا ما به سوی او بازمی گردیم و به او توکل می؟کنیم تا برای انجام خواسته هایش ما را تقویت بخشد.

3) کلیسا:
آخرین منبع، موردی است که ما اغلب از آن اجتناب می کنیم. وقتی مسیح شاگردان خود را فرستاد، او آنها را به شکل دو به دو گسیل نمود (متی 10: 1). وقتی در کتاب اعمال رسولان راجع به سفرهای بشارتی می خوانیم می بینیم که آنها تنها به سفر نمی روند بلکه اکثراً در گروههای دو نفره و یا بیشتر به اینگونه خدمات می پردازند. مسیح می گوید: “زيرا جايی كه دو يا سه نفر به اسم من جمع شوند، آنجا در ميان ايشان حاضرم” (متی 18: 20).

همچنین خداوند به ما فرمان داده است که: “و ملاحظۀ يكديگر را بنماييم تا به محبت و اعمال نيكو ترغيب نماييم. و از با هم آمدن در جماعت غافل نشويم چنانكه بعضی را عادت است، بلكه يكديگر را نصيحت كنيم” (عبرانیان 10: 24–25). و به ما می گوید که: “نزدِ يكديگر به گناهان خود اعتراف كنيد” (یعقوب 5: 16). در ادبیات حکیمانۀ عهد عتیق آمده است: “آهن، آهن را تيز می كند، همچنين مَرد روی دوست خود را تيز می سازد” (امثال 27: 17). “ريسمان سه لا بزودی گسيخته نمی شود” (جامعه 4: 11-12). در تعدد ، قوت بسیار وجود دارد.
من افرادی را می شناسم که با خواهران و برادرانی که در مسیح یافته اند بصورت حضوری و یا با تلفن در تماس می باشند. آنها جویای حال و احوال روحانی یکدیگر هستند و یکدیگر را از مشکلات پیش آمده مطلع می؟سازند. اینها با خود عهد بسته اند که برای یکدیگر دعا کنند. آنها خود را مسئول می دانند در اینکه کلام خدا را در روابطشان بکار گیرند.

تغییرات، گاهی خیلی زود و در بعضی شرایط خیلی دیر، حاصل می شوند. اما خدا وعده داده است که اگر ما این منابع را در زندگی خود بکار گیریم، او زندگی ما را تغییر خواهد داد. هیچ وقت فراموش نکنید که او در وعده های خود امین است.

گناه

گناه فقط انجام كارهاى نادرست نیست! گناه اصولاً جدایى و دورى از خدا می‏ باشد.گناه اصولا جدایى و دورى از خدا و شامل تمام چیزهایى است كه بر خلاف اراده مقدس خدا باشد . گناه فقط شامل كارهای شریرانه نیست بلكه غرور، حسادت، نفرت و افكار شهوانى نیز گناه محسوب می‏ شوند! عیسى مسیح فرمود كه دو حكم اعظم خدا این است كه خداى خود را با تمامى قلب خود محبت نماییم و همسایه خود را چون خویشتن محبت كنیم (مرقس۱۲:‏۲۹‏-۳۳).
این دو حكم احكام اصلى خدا می باشند و به همین دلیل قصور در محبت كامل خدا از طرف ما و همچنین قصور در محبت كامل نسبت به دیگران بزرگترین گناه بشمار می‏ رود. آیا كسى یافت می شود كه این احكام را بطور كامل اجرا كرده باشد؟ خیر، تمام مردم این احكام را شكسته‏ اند غیر از عیسى مسیح كه كاملا بیگناه بود. او زندگی كاملى داشت. این همان زندگى كاملى است كه خدا انتظار دارد ما هم داشته باشیم. دستور او این است: ” پس شما كامل باشید چنانكه پدر شما كه در آسمان است كامل است “شخصى كه گرفتار مرض گناه است احتیاجش با شریعت و قوانین و دستورات نیكوى اخلاقى و امر و نهى براورده نمی شود.
ولى ما انسانهاى گناهكار كه قلبهاى ما پر از شرارت است چگونه می توانیم آنطور كه خدا دستور داده است خوب و بیگناه باشیم؟ شخصى كه سرطان داشته باشد احتیاجى به شنیدن نصیحت در مورد قوانین بهداشتى ندارد. آنچه احتیاج دارد عبارت است از دكتر ماهر و حاذقى كه قادر باشد او را درمان کند.همچنین شخصى كه گرفتار مرض گناه است احتیاجش با شریعت و قوانین و دستورات نیكوى اخلاقى و امر و نهى براورده نمی شود بلكه به یك پزشك روحانى احتیاج دارد كه قادر باشد او را دگرگون ساخته و در او فكر و قلب و اراده جدیدى بیافریند و نیرویى به او ببخشد كه بتواند آنچه را خدا از او می خواهد انجام دهد، و در نتیجه شفا یابد.بدیهی است كه انسانیت نیاز به شفیع، ناجی و خدای زنده و حقیقی دارد. و آن عیسی مسیح پسر خدا است که برای نجات و شفای ما فدیه گشت.